ʜᴏʀɴʏ

7.5K 1.4K 903
                                    

🚫 مهم 🚫

سلام خوشگلای من، امیدوارم حالتون خوب باشه..
مرسی از تک تک کسایی که برای پارت قبل بکوب کامنت گذاشتن،
من واقعا نمی دونم چطور خوش حالیمو نشون بدم..
ولی خیلی خیلی ازتون ممنونم

و اینکه من همیشه تک تک کامنتارو جواب میدادم،
ولی اگه یادتون باشه گفته بودم دستی که باهاش کار میکنم آسیب دیده و خب کار کردن باهاش برام خیلی سخت شده..
پارت هارو تیکه تیکه می نویسم و هر پارت یه روز کامل طول میکشه..

امیدوارم از اینکه کامنتارو جواب ندادم ناراحت نشده باشید،
من بی نهایت ممنونتونم،
همینطور باید بگم تک تک کامنتارو خوندم، از خرید کیف گوچی برای مادر گوآچی گرفته تا
بحث سر وسایل خونه ی کوک و ته، همه رو خوندم،
اما واقعا در شرایطی نیستم که بتونم هزارتا کامنت و جواب بدم..

راستی یه سریا متوجه نشدن قضیه میت بودن چیه،
ببینید مثل عشق و عاشقی میمونه،
فکر کنید x عاشق a هستش، اما a عاشق b, b هم عاشق a
دیگه بهتر از این نمیتونم توضیح بدم /:
X جیمین
A تهیونگ
B جانگ کوک

حالا از اینا گذشته،
با روند بوک حال کردید؟ (:
من همون اولم گفتم این بوک قرار نیست کلیشه های تکراری رو تو خودش جا بده..
ایمان اوردید یا چی؟

دوستتون دارم


- چون تو میت تهیونگی، و تهیونگ میت توعه!

جانگ کوک با بهت قدمی به عقب برداشت،
جنی با بهت لب زد- چی!

رزی و جی هوپ لبخندی زدند- خدای من!!
و شوگا..
مانند خواهرش با بهت خیره به مادر گوآچی بود..

گوآچی سری تکان داد-
تو و جیمین تو یه زمان به دنیا اومدید.. برای همون تهیونگ میت جفتتونه..

جانگ کوک اخم وحشتناکی کرد-
چجوری می تونم درستش کنم؟

سکوت..
سکوت....
گوآچی سری تکان داد- فقط باید مارکش کنی..

چشمان آلفا گشاد شدند و با بهت لب زد-چیـ..چیکارش کنم!؟

شوگا بی توجه به جو جدی بین اعضا قهقهه ای زد-
واااای خدای من، مادر گوآچی یکم یواش تر میگفتی بچه پراش ریخت..

جی هوپ چشم غره ای به او رفت و جیسو به بازویش کوبید..
جنی نیم نگاهی
به جانگ کوکی که ساکت بود انداخت، انگار خودش باید سوال می کرد..

- برای چی رایحه ی جیمین حال تهیونگ و بد میکنه؟

مادر گوآچی خواست چیزی
بگوید که شوگا سریعا لب زد- خب چون نیمه خون اشامه!

سکوت..
سکوت...
گوآچی لبخندی زد- خودتون می ندازینش بیرون یا من اینکارو کنم؟

رزی و جیسو زیر لب خندیدند،
اما جنی با جدیت لب زد- سوالم جواب نداشت خانم؟

Don't Cry | KOOKVOù les histoires vivent. Découvrez maintenant