پارت شیش «اتاق ها»

548 97 5
                                    

Hosook

ددی و اپا داشتن با هم صحبت میکردن و یونگی هم هنوز خواب بود ولی اون دوتا ووروجک مگه خسته میشدند از موقعی که رسیدم همش دارن بازی میکنن

جیم: میای با ما بازی کنی

قیافش انقد کیوت و مظلوم بود نتونستم بگم نه

_چه بازی؟

جیم: ابر قهرمان بازی تو سوپر من شو ته ته بتمن منم ادم بده

_مطمعنی جیمین چون قول نمیدم بعد از اینکه گرفتیمت نخوریمت؟

جیم: جیغ یعنی واقعا میخوای بخوریم ؟

جیمین بعد حرفم خیلی کیوت رو کرد به ته

جیم: اره ته ته؟🥺

تهیونگ که همیشه پایه اذیت کردن جیمین بود لیسی به دندوناش زد

ته: اوهوم پس حملههههه

_پیش به سوی جیمین

جیم: عمرا بزارم منو بخورین تموم شم پس بابای دوستان

بعد این حرف جیمین با ته رفتیم دنبال بازی کله خونه رو سرمون بود انقد جیغ داد کردیم اخر سرم ته به حرفم کردو یه گاز جانانه از رون پای جیمین گرفت جیمینم چون میخواست کم نیاره با چشای پر شده اشک میگفت دیدی نتونستی بخوریم ✨🙂🥺

با صدای اوما حواسمونو بهش دادیم

جین: خب بچه ها یونگی بیدار شده بیایین پایین موقع انتخاب کردن اتاقه!

با صدای جیم ته لبخندی زدمو رفتم پایین

جیمته:هوراااا

وقتی هممون توی حال نشستیم اپا شروع کرد به حرف زدن

نامی: خب بچه ها ما سه تا اتاق جز اتاق خودمون داریم پس بیاد هم اتاقیتون و انتخاب کنیدو اتاقو باش تقسیم کنید خب کی دوست داره با کی هم اتاق باشه؟

ته: منو جیمین میشه؟

نامی:باشه عزیزم

یونگی : پس منو هوسوکم با هم

نامی: خب شما ها که باهاش مشکلی ندارید(خطاب به جیمین و هوسوک گفت)

جیسوک:نع

جین: پس اتاق اضافه شد برای کوک

نامی: پس فردا میریم برای خرید وسایل اتاق

جین: خب خب حالا کی گشنشه؟

خانواده نامجینOnde histórias criam vida. Descubra agora