نامجون: *روبه کاکتوس* هی تو کثافت ..من یروزی تورو میکشم همونطور که تو نامجون رو کشتی و میگیره کاکتوس رو از ریشه میکنهجین:قابلمه رو کیک میبینه و گازش میزنه چقد خوشمزس
شوگا: با بالشت جیمین حرف میزنه همش تقصیر توعه جیمین بهم خیانت کرد و اونروز تورو زیرش دیدم و پر های توی بالشت رو تیکه پاره میکنه
جیهوپ: جیمین شوگا بیاین سه تایی کام اوت کنیم
ا.ت: من زنتم
جیهوپ: به من چه ما ریلیمجیمین: *روبه نامجون* همش تقصیر توعه..چرا مامان بابات به تو کود دادن ولی به من ندادن اه من قدم چرا بلند نمیشهههه
تهیونگ : فک میکنه یونتان میگه: انقد دختر پسرا تو کف منن بهشون میگم کفتر
ته *روبه یونتان* یروزی میکنمت ازمن بچه دار شیکوکی: *باشیرموز حرف میزنه* فردا باهم ازدواج میکنیم که دیگه کسی نتونه مارو از هم جداکنه
VOCÊ ESTÁ LENDO
☜︎سناریو☞︎
Fanficهیچی دیگه سناریو هست از همه اعضا چه توضیحی بدم😐🙏🏻 دوستون دارممم حمایت یادتون نره🍦✨