ni ni ಥ‿ಥ

858 115 5
                                    

چشامو باز کردم

چقدر زیر دلم درد میکرد به اینور و اونور اتاق نگاه
کردم پس تهیونگ کجاس؟!

+بیبی بیدار شدی؟

جلوی چارچوب در بهم زل زده بود با اون لبخند فاکیش اه اه مرتیکه

_هوم بیدار شدم

+بیبی چیزی شده حالت بده

با نگرانی سمتم اومد

_نوچ نوچ خوبم

دستشو گذاشت رو پیشونیم

+تَبم که نداری

از رفتاراش خندم گرفت

_یااا کیم فاکینگ تهیونگ بس کن

از جام بلند شدم رفتم سمت دستشویی امروز آخرش بود باید اینکارو میکردم

بیبی چکو از کشو در آوردم

بعد انجام کارایی که گفته بود

الان باید فقط برگردونمش تموم میشه

_اوفف جیمین بس کن آروم باش

با خودم هی تکرار کردم

بیبی چکو برگردوندم

برگامممممممممم دوتا خط دارههههه وایییییییییی

با صدای بلند تهیونگو صدا کردم

_تهیونگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

با ترس دیدم دره دستشویی رو باز کرد

+جیمین حالت  خوبه؟ چیزیت شده؟

_داری بابا میشی لعنتی

+چ.... ی؟!

_دار...

با قرار گرفتن لبای تهیونگ رو لبام حرفم نصفه موند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدونم کم بود ببخشبد فقط برای شروع گذاشتم قوقل میدم بیشتر بزاریم 🍃🤧

راستیییییی بگین بهم چه ژانری بزارم 😁
از کاپل های دیگه هم بوک میزنم کوکمینو حتما میزنم

چون کوکمین شیپرم در اصل اما اول با این نمیچه امید وارم اکلیلی بشین 💜✨
آنیونگگگگگ

min min Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon