نامجون:باور کنین من امتحان رو اختراع نکردم
جین:من خنگم اصن به دردتون نمیخورم همش هم غذا میخورم اگ گشنم شه شما رو هم میخورم لطفا ولم کنین
دزد: نمیخوای ری اکشنی نشون بدی ؟
شوگا: نه ۱ گشادیم میشه ۲ خوابم میادجیهوپ:باور کنین من کاری نکردم همش تقصیر ا.ت هست اون خواست بوسش کنم
جیمین: هی نبین قدم کوتاه عست ها خوب بلدم بکنمت صدا خر بدی
*دزد میاد جلو *
جیمین مجبور میشه کلش رو تا حد مرگ بگیره بالا تا صورتش رو نکاه کنه * گوه خوردم *تهیونگ: یونتان میاد نجاتم میده
یونتان در اون لحظه : جون الن میرم راحت سگ نامی رو میکنمکوکی: میزارمتون بین سیکس پکام لهتون بکنن بعدش شیر موز عزیزم رو میمالم بهتون
VOUS LISEZ
☜︎سناریو☞︎
Fanfictionهیچی دیگه سناریو هست از همه اعضا چه توضیحی بدم😐🙏🏻 دوستون دارممم حمایت یادتون نره🍦✨