⚠️این پارت شامل یک سلف هارم کوچیکه⚠️
همه فکر میکنند درد فقط جسمانیه. درد بدن، درد شکستن دست، درد خرد شدن پا و بقیهی دردهایی که بدن ما در طول زندگی تجربه میکنه. همه فکر میکنند درد جسمانی وحشتناکترین دردیه که کسی میتونه تجربه کنه، ولی نه. کسانی که این حرف را میزنند هیچی از درد واقعی نمیدانند.
دردهای جسمانی را میتوان با روشهایی آرام کرد ولی آیا دردهای روحی را هم میتوان آرام کرد؟ آیا میتوان درد قلبی که شکسته را از بین برد؟ آیا پزشکی زنده است که بتواند قلبی که خرد شده را درمان کند؟ نه. هیچ کس نمیتواند.
درد روحی منبع مشخصی ندارد، چون تمام وجود فرد بیمار درد را حس میکند. تک تک سلولهای بدن انسان درد میکشند و به هیچ گونهای آرام نمیگیرند.
قلب آدم درد میگیرد، ذهنش از شدت فشاری که بهش وارد میشود در مرز انفجار است و این درد تا مغز استخوان فرد پیش میرود.
از دست دادن، طرد شدن، آزار دیدن، دلتنگ شدن و غیره. تمام اینها میتوانند باعث درد روحی شوند و درمانشان اصلا راحت نیست.
دردهای جسمی وقتی درمان شوند شاید با گذشت زمان جایشان روی پوست و جسمتان بماند ولی دردش را دیگر به یاد نمیآورید. ولی دردهای روحی هیچ وقت ردشان به جا نمیماند ولی دردشان روی مغز شما حک میشود. زخمهای روحی شاید شکل زشتی همچون زخمهای جسمی نداشته باشند ولی هیچ وقت از یاد نمیروند.
و لیام کسیه که بیشترین ظربهی روحی رو توی داستان ما دید. دردِ زخمهای عمیقی که تمام بدن لیام رو پوشوندن ولی کسی نمیتونه ببینتشون خیلی آزار دهندهاند. زخمهایی عمیقتر از هر جای سوختگیای، عمیقتر از هر بخیهای و عمیقتر از هر جای چاقویی.
دردهای روحی لیام هر روز بدتر و بدتر میشوند. هر روز عمیقتر از دیروز.
جرعهی دیگهای از بطریه ویسکی مینوشه و دوباره سرش رو به دیوار پشت سرش تکیه میده. چشمهاش رو میبنده و نفس سنگینش رو بیرون میده.
بین فاصلهی خالیه بین تخت و دیوار نشسته بود و تا حالا نصف بطریهی ویسکی رو خورده بود. سرش گیج میرفت و چشمهاش درست نمیدید. کل فضای اتاق با دود سیگار پوشیده شده بود و چون هیچ در و پنجرهای باز نبود فضا بسیار خفه کننده بود. البته این وضعیت اصلا برای لیام مهم نبود. حجم دودی که توی سینهاش حس میکرد صد برابر بیشتر بود.
تعداد بستههای سیگاری که کشیده بود از دستش در رفته بود. پی در پی سرفه میکرد و بدن بیچارهاش سعی داشت این دود خفه کننده رو از خودش دور کنه.
چشمهاش رو تا نیمه باز میکنه و سیگار نصفهی توی دستش رو بالا میاره و ازش کام میگیره. بیشتر از نصف سیگار خاکستر شده بود و حالا لیام با یک نفس باقیه سیگار رو تموم میکنه.
YOU ARE READING
Mind (L.S)
Mystery / Thrillerخطرناکترین موجودات چی هستن؟ به نظر من آدم موجود خطرناکی است. اما خطرناکتر از آدم ذهنشه. و این ذهن زمانی میتونه تبدیل به یه قاتل بشه که بیمار باشه. چون نمیتونه واقعیت رو ببینه. چون فقط اون چیزی رو میبینه که خودش دوست داره. ولی خطرناکتر از ذهنی بی...