تهیونگ تو خونه جونگ کوک نشسته بود بعد از روزی که با هم گذرونده بودن و شامی که با هم درست کرده دو تایی رپ مبل در حال استراحت بودن
جونگ کوک امروز به دانشگاه رفته بود و ثبت نام کرده بود قرار بود از دو ماه بعد کلاس هاش شروع بشه
تهیونگ دست رو شکمش گذاشت و بچه سه ماهش و نوازش کرد
همه چیز خوب بود و بچش هم مشکلی نداشت این از همه چی خوشحال کننده تر بودته سرش و به شونه جونگ کوک تکیه داد و چشماش و بست
تو این دو ماه همه چی خیلی عوض شده بود و اون دو تا غریبه مثل همسر به نظر می رسیدن تا رفیق
جونگ کوک نگاهی به آشپزخونه کرد و گفت: چند وقته یه مشروب درست و حسابی نخوردم باهام مینوشی؟؟؟
ته که میدونست مشروب برای بچش خوب نیست سرش و به نشونه نه تکون داد و گفت: نه کبدم مشکل پیدا کرده نمیتونم بخورم
جونگ کوک باشه ای گفت و از جاش بلند شد
وقتی جونگ کوک با شیشه مشروب و یه جام برگشت و کنار ته نشستته نگاهی به مشروب کرد و گفت: مارک خوبیه
جونگ کوک خندید و گفت: درسته همسر رافائل ( نقاش بزرگ )
ته با شنیدن لقبش خندید و گفت: اینقدر اسم عشقم و جلوم نیار دلتنگ میشم
جونگ کوک مشروب و ریخت و خندید بعد با صدای قشنگش گفت: عشق دو تا نقاش ..... چه رابطه هنری ای
ته به حرفای شیرین جونگ کوک لبخند زد نوشیدن الکلش و تماشا کرد وقتی چند شات و نوشید با حس داغ شدن سرش تیشرتش و در آورد و گفت: از این حس گرماش متنفرم و همزمان عاشقشم
ته نگاهش و دزدید و گفت: نکنه عاشق شدی؟؟؟
جونگ کوک نگاهی به مشروب کرد و گفت: چرا که نه رنگ پوستش قشنگه آدم و مست میکنه
ته بهش خندید و گفت: شما زوج بهتری از من و رافائل میشید
جونگ کوک از دور به مشروب نگاه کرد و گفت: واوووو پسر این واقعا خوشگله
ته نتونست جلدی خندش و با حرفای جونگ کوک بگیره و کوک بعد خوردن چند شات دیگه کاملا مست شده بود
ته سرش و به پشتی مبل تکیه داده بود و داشت با لذت به معشوق بامزش نگاه میکرد
جونگ کوک به سمتش چرخید و گفت: ولی من آدم زیباتری و از این خوشگله ( مشروب ) میشناسم
ته بزاقش و با ترس از شنیدن اسم معشوقه یا کراش جونگ کوک قورت داد و گفت: کسی و دوست داری
جونگ کوک مستانه خندید و به چشمای خیس ته نگاه کرد و گفت: آره
انگشتش و رو گونش کشید و گفت: کسی که پوستش به رنگ عسله شیرینی رفتار ها و حرفاش دل آدم و نمیزنه
ESTÁS LEYENDO
Kookv Do Me(F#ck Me) [ Completed ]
Fanficمن و بکن🍸 این فیک بیشترش اسماته زوج ها: کوکوی یونمین جیمین:بیا حرف بزن یه اسکورت خوب پیدا کردم ته گوشی گرفت و گفت:س..سلام _ بفرمایید؟ ته:امم.... من برای چیزه... شما.... آقای.... _بله من اسکورتم و جئون جونگ کوک هستم اسکورت: کسی که پول میگیره تا با...