Vampire diaries

527 182 76
                                    

فرداش هری و لویی تو تخت خواب کوچیک هری بیدار شدن. جفتشون تو ی سکوت مزخرف بهم زل زده بودن، هر کدوم منتظر یک ری اکشن از اون یکی بودن.

پسر فرفری حالش از دیشب بهتر شده بود و مغزش تازه متوجه چشمای درشت آبی رنگ لویی شد که بهش زل زده بودند. اون دو کامل تو چشمای هم غرق شده بودند و بوی بد دهناشون و کم بودن فاصلشون رو نادیده می‌گرفتند ، در واقع توی اون لحظه نمیتونستند به چیزی اهمیت بدن.

لویی سریال های زیادی دیده بود، دقیقا با جزییات میدونست که هر کارکتر چطوری پارتنرشو میبوسه و الان واقعا نمیدونست چیکار کنه وقتی لباش مماس با لبای کراشش بودن پس خیلی سوپرایز شد وقتی هری سرش رو کج کرد و لباهاشونو بهم چسبوند.

اولش پسر چشم آبی خیلی شوکه شد چون ۱) هری هنوز مریض بود ۲)نفسش بوی وحشتناکی میداد ۳) هری ادوارد فاکینگ استایلز داشت اونو میبوسید.

اما وقتی لویی عشق و نگرانی رو درون سینش احساس کرد، دیگه به این چیزا اهمیتی نداد. اون فقط میخواست پوست رنگ پریده ی هری رو لمس کنه و لبای نرمشو رو لبای خودش داشته باشه. شاید خیلی زود بود یا شاید جایی نبود که لویی درموردش رویا چیده بود ولی همه چی بی نقص بنظر میومد وقتی بوسشون رو برای نفس گرفتن قطع کردن.

موهای هری شلخته ترین حالت ممکن بود که این از نظر لویی کیوت بود ولی الان اونقدر سوپرایز شده بود که به این جزییات کوچیک دقتی نکنه.

هری گردن لویی رو میبوسید و باعث میشد تن پسر زیرش بلرزه. اونا مست خواب بودند و جرقه ای از عشق درونشون به وجود اومده بود. لویی نمیتونست لبخندشو جمع کنه وقتی هری بوسه های آرومی بهش میداد.

لویی ریز میخندید اما فقط تا وقتی که هری گردنشو گاز گرفت و دوباره سوپرایزش کرد. لویی حتی انتظار ی بوسه رو نداشت چه برسه به ی لاوبایت.

"هی اروم باش ومپایر" لویی وقتی یکمی تکون خورد گفت.

"مثل دیمن سالواتور؟" هری سعی کرد با دیالوگی که میگه بامزه باشه و جو رو از اون سنگینی نجات بده.

"من تنها کسیم که استفن رو ترجیح میدم؟" لویی پرسید و سعی کرد پورخندی که بابت حرف هری بوجود اومده بود رو قایم کنه.

(دیمن و استفن کارکتر های سریال ومپایر دایریز هستند، کاور)

******
هی لاولیز
چطورین
ببخشید بابت تاخیر راستشو بخواین یادم رفت:|
شب اومدین به خوابم
این سریالو خیلی دوست دارم ولی متاسفانه سعادت دیدنشو نداشتم
پارت بعدی پارت اخره
مرسی که میخونید
ووت و کامنت یادتون نره
بای




Obsessed [L.S]Where stories live. Discover now