یونگی تدارکات زیادی آماده کرده بود و منتظر مهمونش بود
جیمین که گوشه خونش نشسته بود داشت با دقت همه چیز و نگاه میکرد
از اون تماس دیشب به بعد یونگی بهش نگفته بود که اون آدمی که داره امروز میاد کیه و چه نسبتی باهاش داره و این جیمین پ حساس کرده بودیونگی موهاش یه بار دیگه مرتب کرد و در خونه همون لحظه به صدا در اومد
یونگی به سمت در رفت و بازش کرد
جیمین با دیدن پسر بزاقش و قورت داد
چرا همچین پسر خوشگلی باید مهمون یونگی میشدیونگی پسر و بغل کرد و گفت: خوش اومدی
پسر خندید و و چشمش به جیمبن افتاد که با به لباس راحتی اما چهره آرایش کرده ای رو مبل نشسته بود گفت: مرسی هیونگ اوووو یه ایدل هیونگ دوست پسرته هیونگ خیلی خوش شانسییونگی خنده آرومی کرد و گفت: نه برادر دوست پسر جونگ کوکه
پسر لبخندی رو به جیمین زد و گفت: سلام من دوست یونگی ام
جیمین لبخندی زد و گفت: خ..خوشبختم
نمیدونست باید خوشحال باشه یا نه
چون متنفر بود که یونگی همچین مهمون خوشگلی داشته باشهپسر رو به یونگی گفت: من میرم وسایلم و بذارم تو اتاقت هیونگ
یونگی تایید کرد و پرسید: چی میخوری برات بیارم
مین سوک که به اتاق رسیده بود گفت: یه لیوان از اون شیر کاکائو هایی که همیشه درست میکردی
یونگی لبخندی زد و گفت: باشه حموم هم تو همون اتاقه
جیمین که حس یه نفر اضافی و داشت از روی مبل بلند شد یونگی شیر و از تو یخچال در آورد و گفت: جیمینی شیر کاکائو میخوای؟؟؟
جیمین دچار احساسات عجیبی بود
از جیمینی گفتن یونگی خوشش اومده بود و از بودن تو خونه ای که مین سوک توش بود حس بدی داشتیونگی که دید جیمین جوابش و نمیده به سمتش رفت و دوشش و گرفت و گفت: جیمینا حالت خوبه ؟؟؟؟
جیمین تایید کرد و گفت: آره فقط میخوام .....
مین سوک که لباس گشاد روشنی پوشیده بود یه سمت جیمین دویید و گفت: جیمین شی میشه با هم حرف بزنیم؟ منم یه کار آموز برای خوانندگی ام دوست دارم از تجربیات شما بدونم
KAMU SEDANG MEMBACA
Kookv Do Me(F#ck Me) [ Completed ]
Fiksi Penggemarمن و بکن🍸 این فیک بیشترش اسماته زوج ها: کوکوی یونمین جیمین:بیا حرف بزن یه اسکورت خوب پیدا کردم ته گوشی گرفت و گفت:س..سلام _ بفرمایید؟ ته:امم.... من برای چیزه... شما.... آقای.... _بله من اسکورتم و جئون جونگ کوک هستم اسکورت: کسی که پول میگیره تا با...