part 12

976 222 131
                                    

داستان نامجین شروع شد (:
Hurts like hell : fleurie
اهنگ کاملا با پارت مچ پس فقط تا آخرش گوش کنید خودم دقیقه ی 2 و 23 ثانیه به بعد رو دوست دارم




÷تمومش کن !

به سرعت خطاب به لئو گفت و با فاصله دادن لئو از خودش از روی میز پایین امد

÷ لقب RM مخفف ریل می درست ؟

با بالا امدن سر نامجون لبخندی زد و سرش رو کنار گوشش خم کرد
مثل اینکه اون اطلاعات درست بودن !

÷ این توی واقعی نیست کیم نامجون ولی..

با وارد کردن دستش به داخل موهای نمدار نامجون اون رو عقب داد و لبش رو روی گوشش کشید

÷ همینم برای شناختت کافی بود مونی !

با رفتن جین با چشم های گشاد شده به رفتنش خیره شد و با بسته شدن در قهقه ای سر داد 

% عروسک لعنتی

بین خنده هاش گفت و قطره اشکی روی گونش چکید !


< خب جین نظرت چیه بیشتر پیش بریم ؟

لئو به نیشخندی گفت و وارد دفترش شد

÷ چرا که نه !

با شنیدن این حرف جین ابرو هاش با تعجب بالا پریدن و جین رو بین خودش و دیوار گیر انداخت

< چی شد که نظرت عوض شد جینی

لبخندی زد و با گذاشتن دستش روی شونه ی لئو انگشت هاش رو تا شکمش کشید

÷ شاید چون قبلا فکر می کردم....

با پایین بردن دستش اون رو روی کمر بند لئو گذاشت و سمت پهلوش برد

÷ یه آدم عوضی و احمقی ولی الان.....

لبش رو به گوش لئو نزدیک کرد و نیشخندی زد

÷ مطمئن شدم !

با زدن لگدی به دیک لئو اون رو از خودش فاصله داد و به پایین پرت کرد

÷ اینم از کلیدا !

با گاز گرفتن لبش همراه با لبخندی گفت و کلید رو داخل انگشتش چرخوند

÷ دلم می خواد دوست دختر احمقت الان اینجا باشه تا ببینه چطور میمیری ولی.....

با گذاشتن پاش روی گردن لئو فشاری باهاش وارد کرد و لبش رو جلو داد

÷ حتی دوست ندارم چهره ی مسخرش رو ببینم می دونی چرا از آدم های خوب و ساده ای مثل اون متنفرم !

با دیدن چهره ی لئو که به قرمزی می رفت گفت و کلید رو داخل جیبش گذاشت

÷ چون انقدر نفرت انگیزن که همه رو می بخشن! آدم هایی مثل تو لیاقتش جز مرگ هیچ چیز دیگه ای نیست !

game !Where stories live. Discover now