LN 49.

249 77 88
                                    

هر وقت به ۵۰ تا رای رسید آپ می‌کنم بعدی رو، من واقعا سعی کردم شرط رای نذارم اما واقعا تعداد رای ها باعث میشه اصلا دلم نخواد سمت واتپد بیام.
شرط کامنت هم میذارم این سری.
۵۰ رای + ۷۰ کامنت : آپ بعدی 🥰

قسمت چهل و نهم – فرشته

مخفیگاه ویلسون

با هربار تماس شون روی شونه اش؛ دیدش تار میشد. میتونست حس کنه تنها کسی که این سوزش رو حس میکنه اون نیست. علامت روی شونه اش اون رو جونگ کوک متصل می کرد.

اشک توی چشم هاش جمع شده بود و دیگه گذر زمان رو تشخیص نمیداد اما بین سایه های اطرافش هنوز هم می تونست یک نفر آشنا رو تشخیص بده.

" تونستید کشف کنید اون علامت چطور کار میکنه؟"

ویلسون.

سوهو اون صدا رو هر جایی از سیاره می شنید تشخیص می­داد.

یکی از افراد پشت سرش جواب داد:" این علامت تو هیچ کدوم از کتاب های باستان شناسی آورده نشده اما میشه تشخص داد که نوعی نماد از اتثصال بین دو فرده. شاید هم اتصال دو قدرت."

ویلسون هومی زیر لب گفت و وقتی جلوتر اومد دستش رو به سمت علامت روی شونه ی سوهو دراز کرد. . . و این چندان تصمیم عاقلانه ای نبود.

سوهو به خشم از حضور ویلسون تکون محکمی خورد و به جلو پرید... و قبل از اینکه کسی بتونه جلوش رو بگیره دندون های نیشش رو روی گوش ویلسون قفل کرد.

بین ترس ناگهانیِ ایجاد شده از حرکت سوهو، اون ها سعی کردن اون رو عقب بکشن و این باعث شد سوهو قوی تر گوش ویلسون رو بین دندون هاش کشید.

هر چند نقشه ای پشت این حمله نبود و سوهو فقط میخواست خشمش رو نشون بده اما با رسیدن طعم خون روی لب هاش؛ خویِ خونآشامیش که نامجون تمام توانش رو به کار برده بود که فعلا به عنوان یک خوناشام تازه کار براش کنترل کنه... در عرض کسری از ثانیه بیدار شد.

در لحظاتی که ویلسون روی زمین افتاده بود و افرادش برای کمک اطرافش می دویدن، چشم های سوهو از حالت عادی شون به رنگ قرمز تغییر رنگ دادن. چشیدن خون انسان برای اولین بار، واقعا به بدی تصورش نبود.

می دونست حالا همه چیز تغییر میکنه پس قبل از اینکه تمام توان فکر کردنش رو بخاطر عطش از دست بده، با ناخن هاش خراش محکمی روی شونه اش کشید... و ترکیب و پیچش های فوق العاده ی علامت اتصالش به جونگ کوک رو از بین برد.

درد وحشتناکی توی شونه اش پیچید و می تونست حس کنه مثل خلبانی شده که بعد از بیرون پریدن از هواپیماش، تنها چتر نجاتش رو هم از دست داده اما راضی بود که جونگ کوک رو با این جنون همراه خودش توی این حس دردناک نکشیده.

چند لحظه ای بنظر می رسید که همه شوکه شدن اما تو همین چند ثانیه، نیشخند سوهو روی لب هاش برگشت و کشیده تر شد. لب هاش رو لیسید و رو به روش رو نگاه کرد. چند نفری به سمتش هجوم آوردن تا کنترلش کنن اما سوهو با نیروی تازه به چنگ اومده ش نه تنها با یک حرکت دست اون ها رو به عقب پرت کرد بلکه با چند بار تلاش از روی صندلی ای که بهش بسته شده بود بلند شد و به نزدیک ترین فردی که بهش ایستاده بود حمله ور شد.

Last Keeper + Season 3 updating 🔰Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang