Abnormal relationship [Vminkook]
جدول المحتويات

    أنت تقرأ

    Abnormal relationship [Vminkook]

    أدب الهواة

    │✦✦Fiction : abnormal Relationship │✦✧Couple : Vminkook ] │✦✦ Gener : threesome _ Bdsm_ Smut _ Romance │✦✧ NC : +18 │✦✦ Fandom : BTS │✦✧ Completed 🌚🌝 اسم فیک : رابطه غیر عادی ( سکس ما سه نفر ) 🌝 خلاصه پارت اول : چی میشه اگه دوست پسرم من جلوی ش...

    #bangtan #bts #fiction #fuckboy #fuckme #jikook #jimin #jin #joen #jungkook #kook #kookie #kookmin #namjoon #park #persian #taehyung #taekook #taekookmin #taetae #threeboys #threesome #vmin #vminkook

    Part 2

    1K 64 6 
                                        
    
                                              
    ABNORMAL RELATIONSHIP 
    OUR SECRET SEX THREE PEOPLE 
    ONE SHOT 
    
                          
    
                            
    
                                ABNORMAL RELATIONSHIP OUR SECRET SEX THREE PEOPLE ONE SHOT 
                            
                              
                              
                                
                                  
                                  
                                
                              
                             
                            
    
                            
    
                              
                              اوووه! هذه الصورة لا تتبع إرشادات المحتوى الخاصة بنا. لمتابعة النشر، يرجى إزالتها أو تحميل صورة أخرى.
                            
    
                          
    
                          
                          

    Jungkook pov 
    
                          
    وقتی پدر و مادرم وارد خانه شدند ، تعجب کردم و رو  به مادرم کردم و گفتم : 
    
                          
    " سولگی و سهون کجان ؟ " 
    
                          
    مادرم یک آه ریزی کشید و گفت : 
    
                          
    " نیومدن " 
    
                          
    اخم کردم و گفتم : 
    
                          
    " چرا نیومدن؟ " 
    
                          
    پدرم  روی کاناپه نشست و گفت : 
    
                          
    " بچه بازی‌های همیشگی اونهاست " 
    
                          
    از چهره‌ی پدر و مادرم مشخص بود که حسابی از دست سولگی و سهون عصبانی هستند . خواستم بروم داخل  آشپزخانه که جیمین رو به من گفت : 
    
                          
    " شما بشین، من قهوه ر‌و می‌ یارم " 
    
                          
    نشستم رو به روی پدر و مادرم و گفتم : 
    
                          
    " ذهن خودتون رو درگیر نکنین . بالاخره این دو تا بچه هم عاقل می‌شن " 
    
                          
    پدرم با حرص گفت : 
    
                          
    " آخه کِی؟ دیگه هجده سال‌شون شده. تو هم بچه‌ی ما بودی کوک . آرزو به دل موندم که یک بار از تو یک نکته منفی ببینم . تا وقتی که توی خونه بودی، همه‌ی فکر و ذکرت، آرامش من و مادرت بود. حالا نمی‌گم این دو تا بچه، عین تو باشن اما تا کِی قراره به این مسخره بازی‌هاشون ادامه بدن؟ تنها هدف‌شون اینه که با من و مادرت لجبازی کنن. خسته‌ام کردن پسرم . نمی‌دونم دیگه باید چیکار کنم " 
    
                          
    جیمین با سینی قهوه برگشت . به همه ما تعارف کرد و کنار من نشست . با یک لحن ملایم رو به پدرم گفت : 
    
                          
    " پدر جان با حرص خوردن چیزی درست نمی‌شه . اکثر جوون‌های امروزی، شبیه سولگی و سهون هستن " 
    
                          
    مادرم رو به جیمین گفت : 
    
                          
    " جیمین اذیت کردن‌هاشون تمومی نداره . همین چند وقت پیش پدرشون رو مجبور کردن تا گوشی‌هاشون رو عوض کنه و آیفون جدید و به روز بخره. قبلش هم که گفته بودن لپ‌تاپ‌هاشون دیگه قدیمی شده و کلی هزینه‌ی لپ‌تاپ‌های جدید‌شون شد. امروز عصر هم گیر دادن که باید براشون ماشین بخریم. اینقدر درک ندارن که یک معلم بازنشسته، از کجا باید بیاره. هنوز قسط وامی که باهاش گوشی گرفتیم، تموم نشده. وقتی هم که “نه” بشنون، مثل امشب قهر می‌کنن "
    Abnormal relationship [Vminkook]حيث تعيش القصص. اكتشف الآن