۷۴.هفته ی اول

230 17 2
                                    

#پارت_هفتاد_و_چهارم 💫
سینی چایی رو گذاشتم رو میز و خواستم بشینم رو مبل که آبتین نذاشت و نشوندم رو پاش و بغلم کرد. یکی از دسته های بازی رو داد دستم.
آبتین: بیا یه دست بزنیم ببینیم چند چندیم.
دسته رو ازش گرفتم که بازی رو پلی کرد. وسطای بازی بودیم  که چونم رو گرفت و سرم رو بلند کرد سمت خودش و لباش رو گذاشت رو لبام. خندم گرفت و همراهیش کردم. کلا حواسم از بازی پرت شده بود. یکم لای چشمم رو باز کردم که دیدم آبتین یکی از چشماش رو باز کرده و داره به صفحه ی تلویزیون نگاه میکنه. سرم رو بردم عقب.
من: بابا تو خیلی متقلبی.
بعد هم زدم تو سرش.
من: خجالت نمیکشی منو بوس میکنی که حواسم پرت شه.
آبتین: میخواستم ببینم واقعا حواست پرت میشه یا نه.
من: تو که راست میگی.
آبتین: خب دیگه. بازی نشسته بسه. پاشو لباست رو عوض کن بریم پایین بسکتبال بازی کنیم.
من: چیشده فعال شدی؟
آبتین: امروز رو میخوام فقط با تو باشم و با هم خوش بگذرونیم.
لبخندی زدم و لبش رو بوس کردم.
من: پس من برم لباسم رو عوض کنم.
از پله ها رفتم بالا و همون ستی که آبتین برام خریده بود رو پوشیدم. موهام رو بالا سرم بستم و از پله ها رفتن پایین. 
☆☆☆☆☆
توپ دست من بود و داشتم میرفتم سمت تور بسکتبال که آبتین جلوم وایساد و توپ رو از دستم گرفت و پشتش رو کرد بهم و رفت سمت تور.
من: عههه.
دویدم سمتش و از پشت پریدم رو کولش و دستام رو دور گردنش حلقه کردم.
من: بازی دیگه بسه. مثل چی عرق کردیم. من میرم حموم.
آبتین: منم میخوام برم.
من: خب اول تو برو بعد من میرم.
با دستاش پاهام رو گرفت و همونطوری بردم تو خونه. تو اتاق گذاشتم زمین و رفت تو حموم. ده دقیقه گذشته بود که صدام کرد تا حولش رو بدم. در رو زدم که لای در رو باز کرد. دستم رو بردم تو که دستم رو کشید و در رو کامل باز کرد و کشیدم تو. جیغ خفه ای کشیدم. آبتین منو گرفت تو بغلش و دوش رو باز کرد. چشام رو بستم و شروع کردم به خندیدن که تکیه دادتم به دیوار و لباش رو گذاشت رو لبام و با یکی از دستاش کمرم و گرفت و اون یکی دستش رو گذاشت رو دیوار. نفس که کم آوردیم از هم جدا شدیم. کش موهام رو باز کرد و نیم تنم رو از تنم درآورد. کش شلوارم و گرفت و سعی کرد درش بیاره ولی چون خیس شده بود سخت در می اومد. شورت و شلوارم رو با هم کشید پایین و دوباره لباش رو گذاشت رو لبام و خودش رو چسبوند بهم و یکی از دستاش رو گذاشت رو صورتم و اون یکی دستش رو برد لای پام. بی حس شدم و زانوهام خم شد. آبتین کمرم رو گرفت و خوابوندم کف حموم که از سرماش بدنم دون دون شد. خودشو گذاشت بین پام و با دستاش دستام رو برد بالای سرم. سرش رو برد سمت گوشم و بغل گوشم نفسای عمیق کشید.
☆☆☆☆☆
در فر رو باز کردم و غذا رو در آوردم و گذاشتم رو میز.
من: آبتین بیا شام.
آبتین: به به. لازانیا رو.
پشت میز نشست و شروع کرد به خوردن.
من: آبتین نگار هفته دیگه میخواد جشن تعیین جنسیت بگیره.
آبتین: جدا؟ حالا بچه چی هست.
من: هفته دیگه میفهمی.
آبتین: به منم نمیگی یعنی؟
من: قیافت رو اونطوری مظلوم نکن که نمیگم.
لبخند دندون نمایی زد و غذاش رو خورد.
☆☆☆☆☆
لیوان چاییم رو گذاشتم رو میز. آبتین دستش برد پشت کمرم و بند تاپم رو کشید عقب و ولش کرد که حسابی دردم گرفت. چون بندش هم نازک بود هم سفت.
من: آخ. چرا کرم می ریزی.
آبتین: دلم برای اون روزایی که اذیتت میکردم تنگ شده.
من: بیخود. پدرم رو در می آوردی.
آبتین: نه که تو در نمی آوردی.
من: خیله خب حالا. پاشو بریم بخوابیم که دارم از خستگی میمیرم.
بلند شدیم و از پله ها رفتیم بالا. رفتم تو دستشویی که دیدم بلههههه. ای خدا. دوباره نه. کارام رو کردم و اومدم بیرون. آبتین با نیم تنه ی لخت رو تخت دراز کشیده بود. کنارش دراز کشیدم که برگشت سمتم و انگشت اشارش رو کشید روی رونم و داشت میبرد سمت بالا که دستم رو گذاشتم رو دستش.
من: الان نه آبتین.
آبتین: چرا؟
من: نمیشه. پریود شدم.
لب و لوچش آویزون شد.
آبتین: آخه چرا همین روز اول که من میخواستم کلی کار باهات انجام بدم.
چشام گرد شد.
من: چه خبرته آبتین. از دیشب تا حالا همینطوری داری فعالیت میکنی.
آبتین: تازه کمم کردم. تا یه هفته ی اول فقط کارمون همینه.
من: دیگه چی؟ به فکر من نیستی به فکر کمر خودت باش.
بعد هم خندیدم.
آبتین: آخه من تا یه هفته چجوری صبر کنم.
من: چشم بهم بزنی تموم میشه عشقم. حالا هم بگیر بخواب صبح میخوای بری مطب.
☆☆☆☆☆
بچه ها خدافظی کردن و از اتاق رفتن بیرون. در اتاق رو قفل کردم و رفتم سمت کلاس آبتین. در کلاس رو باز کردم که دیدم تو کلاس نیست. خواستم برم بیرون که از پشت دستم کشیده شد و رفتم تو بغلش. لباش رو گذاشت رو لبام و با شدت شروع کرد به بوسیدنم. چسبوندم گوشه ی دیوار و دستش رو برد تو شالم که از سرم افتاد. گردنش رو گرفتم و با شدت بیشتری همراهیش کردم. ازم جدا شد.

💞 حسی به نام عشق 💞Where stories live. Discover now