Kookv Do Me(F#ck Me) [ Completed ]

part 16

جونگ کوک دندون هاش و مسواک کرد و از دستشویی خارج شد لباس تیره رنگی تنش بود و موهاش یکم بهم ریخته بود

وارد اتاق تاریک شد و رو تخت سفید رنگ کنار ته که زود تر از اون دراز کشیده بود خوابید

سرش و جلو برد و تو گردن پسر مخفی کرد ته از حس نفس های مرد خندید و گفت: می‌خوام بخوابم جونگ کوک

جونگ کوک دستش و رو بازوی مرد کشید و گفت: هوم

بی توجه به حرفی که ته زده بود لباش و رو کردن ته کشید و بوسه سبکی روش گذاشت
ته نفس محکمی کشید و دستش و تو موهای مرد کشید

جونگ کوک دستش و به شکم ته رسوند و آروم نوازشش کرد و گفت: بعد این قضایا باید براش بریم خرید

ته به چشمای مرد کوک نگاه کرد و گفت: آره

جونگ کوک خط فک برجسته مرد و بوسید و لبای گرمش و به گردن تب دار ته رسوند

تهیونگ آروم چرخید و لبای مردی که داشت حریصانه تنش و صاحب میشد بوسید و گفت همه این تن مال شما نیست جئون جونگ کوک

کوک خنده آرومی کرد و گفت: کی گفته همش مال من نیست؟

ته ابرو بالا انداخت و گفت: من

جونگ کوک به طور خطرناکی بهش نزدیک شد و گفت: تو مال من بودی از همون روز اولی که تو مدرسه نگاهت روم قفل شد

ته چشماش و ریز کرد و گفت: همون روزایی که بهم محل نمیدادی؟

جونگ کوک خواست لباش و ببوسم که ته سرش و چرخوند و لبای مرد به گونش خورد
جونگ کوک نفس حرصی کشید که باعث خنده ته شد
سر ته رو چرخوند و بوسه نیمه خشنی و شروع کرد
لبای مرد و بین لباش می کشید و مک میزد و به ته
که بی حرکت بود نگاه کرد و گاز آرومی از لباش گرفت که باعث شد ته زبونش و رو لبای مرد بکشه

جونگ کوک دست بازیگوشش و رو بدن مرد کشید از پهلو هاش رد کرد و باسنش و به سبکی رد کرد و چنگ محکمی به رونش لاغرش زد جوری که ته لباش و فشار گزید

جونگ گوک به چشمای پسر نگاه کرد و لبای تشنش و به گلوی ته چسبوند و بوسه هاش و شروع کرد

بوسه‌های نرمی که آروم و شهوت انگیز بود صدای مکش شیرین پوست ته تو گوش هر دو پر شده بود

ته مرد و جلو تر کشید و بالا تنش و تو آغوش خودش کشید و نزدیک گوش قرمز شده جونگ کوک گفت: جونگ کوک .... من .....

کوک گاز آرومی از چونش گرفت و گفت: انجامش نمیدیم فقط میخوام خودمون و آروم کنیم .

ته که میدونست جونگ کوک قرار نیست کار اشتباهی کنه خودش و به مرد سپرد

جونگ کوک لباس ته رو بالا داد و و در حالی که به چشمای ته خیره بود لباش و به نوک برجسته سینه پسر رسوند و بوسه کوتاهی گذاشت و در خالی که هنوز خیره بود زبونش و دور نوک تیره رنگ کشید و مک محکمی زد