part 22

4.2K 697 159
                                    

نیمه شب بود و هوا یکم خنک تر بود
جونگ کوک کلید انداخت و در خونه رو آروم بار کرد تا ته وویی که تو بغل ته بود بیدار نشه

وقتی وارد خونه شدن جونگ کوک چراغ هال و روشن کرد و ته خودش و به اتاق پسرش رسوند تا همونجا بخوابونتش

جونگ کوک از توی یخچال یکم آب برداشت و رو مبل ولو شد
ته هم چند ثانیه بعد از اتاق بیرون اومد و روی مبل نشست نگاهی به قیافه جونگ کوک کرد و گفت: خسته ای برو بخواب خوب

جونگ کوک سرش و به نشونه نه تکون داد و گفت: نه خوبم
ته لباش و به آرومی بوسید و گفت: همسر خوشتیپ من

جونگ کوک خنده آرومی کرد و گفت: اینکارو می‌کنی که یادم بره یقه لباست چقدر باز بود؟

ته خندید و سرش و رو سینه جونگ کوک گذاشت با چشمای کشیدش بهش نگاه کرد و گفت: مگه میخواستی دعوام کنی؟

لباش و جلو داد و چهرش و مظلوم کرد تا دل جونگ کوک به رحم بیاد

کوکی چشماش و ریز کرد و گفت: شما حق نداشتید اون لبای و بپوشی مستر تهیونگ

ته با لجبازی گفت: خیلی هم داشتم میخواستم خوشتیپ باشم

جونگ کوک کمرش و گرفت و گفت: هوم اما باید بخاطر لباست اون گردن سفیدت و کبود کنم

ته دست و پا زد تا از دست جونگ کوک فرار کنه اما جونگ کوک مصمم بود تا کارش و انجام بده بدن مرد و بین خودشو مبل قفل کرد و به چشمای براقش  نگاه کرد

ته نگاهش و بین چشما و لبای کوک گذروند نمیدونست لباش بوسیده میشه یا گردنش

جونگ کوک سرشو پایین آورد و لبای مرد و عمیقأ بوسید نفس محکمی کشید و لبای ته رو بین لباش اسیر کرد

ته دستش و رو کمرش کشید و گذاشت کامل تحت کنترل باشه جونگ کوک زبونش و رو لبای ته چرخوند و با چند تا بوسه رو خط فکش لباش و به گردن ته رسوند

بوسه‌ هاش سبک و گرم بود جوری که ته سرش و برای گرفتن بوسه های بیشتر خم کرد
جونگ کوک مک محکمی به گردنش زد و پوست حساسش و لیس زد و وقتی چند جای گردنش و همینجوری بوسید عقب اومد و دوباره لبای درشت مرد و به بازی گرفت

ته این بار بی حرکت نموند و لبای ظریف اما قدرتمند مرد و بین لباش گرفت و مکید
زبونش و روی لبش می کشید
جونگ کوک مک آخر و به لباش زد و کنار کشید

درحالی که نفس نفس میزدن به چشمای هم خیره بودن
جونگ کوک گونه مرد و بوسید و گفت: خوابت نمیاد؟؟؟

ته با چشمای نیمه بازش بهش نگاه کرد و گفت: خمارم کردی ...
جونگ کوک خندید و گفت: بیا بریم بخوابیم پس .... اینجوری خودت و اذیت نکن

از رو بدن مرد بلند شد و قبل از اینکه ته بتونه چیزی بگه اون و رو دستاش ‌بلند مرد و بر خلاف اعتراض هاش با خودش به اتاق برد

Kookv Do Me(F#ck Me) [ Completed ]Where stories live. Discover now