𝘚𝘸𝘦𝘦𝘵 𝘗𝘳𝘰𝘣𝘭𝘦𝘮¬

𝘗𝘢𝘳𝘵 𝟗¬

پیشبند بنفش رنگش رو گره زد و دوباره به خودش توی آینه نگاه کرد.
قبل از اینکه نگاهشو از اینه بگیره، اون پسر مو نارنجی رو دید و از تو آینه لبخندی بهش زد.
لینو با قدم های بلند خودشو بهش رسوند و از پشت بغلش کرد و دستاشو دور شکم جیسونگ حلقه کرد.
قلب جیسونگ توی دهنش میزد و انگشت های پاش توی کفش های ال استار زرد رنگش جمع شده بودن.

×یک سنجاب کوچولو که یادش رفته موهاش رو شونه کنه

لعنتی به خودش و عجلش فرستاد و تند تند توی موهاش دست کشید تا درستشون کنه ولی وقتی دستای لینو روی موهاش نشستن، شل شدن دستاش رو حس کرد و بعد هم افتادنشون سمت پایین.

×همينطوری هم کیوتی سنجاب کوچولو من..

×ببینم نکنه موش زبونتو خورده!

گونه های پرش قرمز شدن و بازم چیزی نگفت.
دست لینو سمت کمرش رفت و با چنگ زدنش اونو به خودش نزدیک تر کرد.

×هر حرفی زدم و تو چیزی نگفتی من بوست میکنم..هوم؟نظرت چیه؟

خب به جیسونگ حق بدین شوکه و خجالت زده بشه.
چون تو زندگیش هیچکس انقدر بهش توجه نکرده بود..
هایش نه! فلیکس کرده بود ولی اون فقط دوستش بود! لینو هم دوستش بود؟ نه!
نباید می‌بود..اصلا دوستا همدیگه رو بوس میکنن؟ شایدم منظور لینو از بوسه یک چیز دیگه بود؟‌!
با حس لب های مرطوب لینو روی گونه هاش، بدنش لرزید و با چشمای گرد شده بهش خیره شد.

×گفتم که..

×سفارشت..رو.. بگو

×بلاخره موش کوچولومون حرف زد..

بازم سکوت.
ولی این دفعه فرق داشت..
دست لینو رو آروم گرفت و اونو سمت در پشتی هدایت کرد.

×این دفعه واسه کی میخوای؟

لینو که از قبل برنامه ریخته بود گفت:

×برای نیکی..

قطعا برا هیچکس نمی‌خواست و فقط برای دیدن اون پسر کوچولو اومده بود..
نیکی؟ فکرشم خنده داره!

×اوه.. نیکی.. نیکی عاشق رنگ سبزه..سبز و سفید..من پیشنهاد میکنم اینارو بخری

از پشت بهش چسبید و زیر گوشش زمزمه کرد:

×هرچی تو بگی بیب

جیسونگ حس می‌کرد خیلی به مرگ نزدیکه.. جوری که میتونست پایین تنه لینو رو حس کنه و نفس هاش که به پشت گردنش میخوردن و صدای سکسیش زیر گوشش..عاح گاد!
با دستای لرزون گل هارو جدا کرد و سمت گل های سفید رنگ رفت.
بعد از جدا کردن تمام گل هایی که می‌خواست، اونارو رو میز گذاشت و تزئینشون کرد..
الان وقت رفتن لینو بود؟

×خب.. تموم شد..

لینو پولی روی میز گذاشت و گفت:

×ولی کار من هنوز تموم نشده..