⚫5

1.5K 343 221
                                    

"

پارک جیمین"

تو جام تکون خوردم و بیدار شدم گوشیم و برداشتم یک چشمی چک کردمش جانگکوک جوابم و نداده بود یعنی پیامم و ندیده بود؟

از جام بلند شدم دیشب دوش گرفته بودم پس نیازی بهش نداشتم با تنها لباسم که شامل شلوارکم بود از اتاق بیرون رفتم سمت اشپزخونه با شنیدن صدای یونگی و هوسوک قدمام اروم شد دستم و تو جیب شلوارکم کردم

هوسوک: باور کن هیچ رابطه ای نه با جین نه با دولت نداشت

یونگی: شاید یه گروه دگ؟ممکنه از گروه چانسان باشه؟

هوسوک: نه اون یه پسر عادیه که گالری نقاشی داره مثل اینکه زیادی هم پرطرفداره

یونگی: این خودش مشکوک نیست؟همچین ادمی چرا باید بیاد سراغ جیمین؟

هوسوک: باید بهت یاداوری کنم این دونسنگ کوچولوت بود که داشت بهش نخ میداد وقتی اونجا نشسته بودی و با چشای تیز شده ات نگاشون میکردی متوجه نشدی همه چیز از سمت جیمین بود؟اگه اون پسر با قصدی به جیمین نزدیک شده بود اونوقت خودش به جیمین نزدیک میشد بیشتر تمایل جیمین و بهش میدیدم

یونگی: خفه شو هوسوک خب؟خفه شو

هوسوک: فقط دارم میگم فکر نمیکنم اون پسر ریگی به کفشش باشه جیمین جذاب و سکسیه زیادی هم اغوا کننده است اون فقط جذب جیمین شده

یونگی:چندوقته با همن؟

هوسوک: خودشون میگن چند هفته ای هست ولی من نتونستم هیچی جز دیشب ازشون پیدا کنم

یونگی: انقدر احمق شدم که جیمین پنهونی ازم قرار میذاره و نمیفهمم؟

هوسوک: این چند وقت ذهنت به خاطر معاملات بهم ریخته بود

وارد اشپزخونه شدم: سلام

رفتم سمتشون به میز نگاه کردم : این چیه؟

کنار یونگی به میز تکیه دادم و پرونده ای که از جانگکوک درست کرده بودن و کشیدم سمت خودم : جوری ازش اطلاعات جمع کردی که انگار با یکی از طرف معامله هات طرفی

زمزمه کرد: کم از اونا نداره

نگاش کردم که زل زده بود بهم نگاهش جوری بود که انگار بهش خیانت کردم انگار که اشتباه کردم

نگام و ازش گرفتم پرونده و بستم تو اشغالدونی انداختم:کافیه دگ لازم نیست در موردش تحقیق کنید

chess king📍 |kookmin|Where stories live. Discover now