" + ": جیمین
" - ": یونگیPart 1
+ ددی؟
متاسفم
نمیدونم چه کار اشتباهی کردم
قول میدم درستش کنم
خواهش میکنم مثل همیشه دوستم داشته باش
قول میدم برات خوب باشم، مثل اون دختره..
قول میدم انقدی خوب باشم که مجبور نباشی اونم بخوای..
یادته گفتی اون بهت حس خوبی میده؟
ولی خودش بهم گفت که اینطور نیست..
بهم دروغ گفتی ددی؟
ددی...؟ چرا جوابمو نمیدی؟- من ددیِ تو نیستم ، اسم من یونگیه.
+ هی.. مجبور نیستی وانمود کنی یکی دیگه ای تا از شرم خلاص بشی
بخاطر هر کاری که کردم، ازت معذرت میخوام-جدی میگم، اسم من مین یونگیه و فکر میکنم اشتباه گرفتی.
+ اوه....
ببخشید..
پس مزاحم نمیشم..- چرا یکم دیگه نمیمونی بیب..؟ تا بهم بگی چرا ناراحتی..
+ ینی اشکالی نداره؟
-نه ، ادامه بده.
+خب، اسم ددی من تهیونگ بود. البته سنش از من کمتره، من خیلی ازش خوشم میاد و اون حس خوبی بهم میده. ولی یه روز وقتی برگشتم خونه و دیدم دیکش توی یه دختر دیگه بجای منه که من حتی نمیشناختمش و اون سرم داد زد ، نمیخواستم گریه کنم ، نمیخواستم انقد منو ضعیف ببینه ولی خب کاریش نمیشد کرد.. و بعد ددی رفت و من حتی بیشتر از قبل براش گریه کردم و بعد از اون.. همیشه تنهام و تنها کاری که میکنم گریه کردنه..
- متاسفم لاو، ولی.. ینی چی که دیکش توی یه دختر دیگه بود؟
+ فکر میکنم بهش میگن سکس. من و ددی همیشه انجامش میدادیم، حتی اگه دلم نمیخواست. بهم میگفت اگه انجامش بدم برام نوشیدنی میخره.
- هممم.. چند سالته؟
+بیست و یک
- و.. ددیت..؟
+بیست،فکر میکنم. به بقیه میگفت بیست و سه سالشه برا همین زیاد مطمئن نیستم.
- " بقیه " کیه؟
+ مامی و کسایی که میان خونمون دیگه
- مامی کیه؟
+ مامانم ، ددی دوست داره با اونم سکس داشته باشه.
- اوه... آها. تو، دوست داری یه ددیِ بزرگتر داشته باشی؟
+ منظورت از ددیِ بزرگتر چیه؟
- بجای اینکه تهیونگ ددیت باشه ، نظرت چیه که من جاشو بگیرم؟ قول میدم اذیتت نکنم عزیزم..
+میتونم ببینمت...؟
- حتما، هر وقت تو بخوای. فقط شرطش اینکه از همین الان به بعد ددی صدام بزنی ..
+ باشه.. " ددی "..
-------------------
توضیحات این پارت که نویسنده اصلی داده :خب اینجا جیمین دوست داره از شر مسئولیت هاش خلاص بشه و همونطور که میبینین مثل یه بچه انقدر پاک و معصومه که تفاوت هارو بین خیانت ، تجاوز ، مواد و سکس رو اصلا تشخیص نمیده و خب طبیعتا نمیدونه چه اتفاقی داره براش میوفته.. و اینکه بعدا قراره متوجه بشید چه اتفاقی افتاده
مترجم : امیدوارم لذت ببرید
پارتای این فیک خیلی کوتاهه پس شاید هر بار دو پارت آپ بشه.. پرپل یو💜
YOU ARE READING
𝙳𝚊𝚍𝚍𝚢'𝚜 𝙿𝚛𝚒𝚗𝚌𝚎𝚜𝚜
Romance⩩𝚂𝚞𝚖𝚖𝚊𝚛𝚢: ❜❜"من ددی تو نیستم ، ولی اگر بخوای، میتونم باشم👅 " داستان از اونجایی شروع میشه که جیمین تصادفا به یه شماره ناشناس پیام میده تا ددیشو پس بگیره ، ولی دوست جدیدش انگار بیشتر میخواد که جای ددیشو بگیره...❛❛ ↝𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎: -اسمات -درتی ت...