با آلارم گوشیم بیدار شدم اه باز وی زود تر رفت سر کار!
صبحانه ام روخوردم و حرکت کردم سمت حموم تا در رو باز کردم ته رو دیدم تو حموم با دیدن بدنش بدجور تحریک شدم و رفتم داخل...
چشماش بخاطر کفی که روی چشم هاش بود بسته بود
رفتم و دیک بزرگش رو گرفتم تو دستم
(ته)
با حس دستی رو دیکم ناله بلندی کردم
+عاهههههه
-ددی بهت نیاز دارم
+وایسا
موهام رو تند تند شستم و بغلش کردم بردم تو وان و تو وان رو پر آب کردم
اون خودم نشستم تو وان
+بشین رو پاهام بیبی
- اوه این پوزیشن جدیده؟
+کار به این نداشته باش
( کوک)
رفتم نشستم رو پاهاش و خودم رو رو دیکش تکون میدادم که یهو لبی رو رو لبم احساس کردم بدجور داشت لب هام رو مک میزد فکر کنم امروز تو کمپانی همه بفهمن چه اتفاقی افتاده!
(تهیونگ)
مک های محکمی به لبش میزدم و دستم رو بردم سمت بوتش
انگشتم رو دور سوراخ بوتش میچرخوندم و واردش کردم
-عاههههههه ددیییییییی ددرد دارهههههه
+الان تموم میشه بیب اروم باش
شروع کردم به مارک کردن گردنش
در همین حین دیکم رو اروم واردش کردم
تند تند ضربه میزدم چون یک ساعت بیشتر وقت نداشتیم باید میرفتیم کمپانی
( ده دقیقه بعد)
با ناله بلندی هر دو کام کردیم
+عاه بیبی خیلی خوب بودی
-عاهههه درد دارمممم
+میتونی بلند شی؟
( کوک)
به سختی با کمک ته بلند شدم و رفتم رو سکو حموم نشستم
ته داشت آب وان رو عوض میکرد تا حموم کنیم
آب وان رو عوض کرد و اومد بغلم کرد تا ببرتم سمت وان
منو گذاشت داخل وان و خودش هم نشست پشت سرم
شروع کرد موهام رو شستن...
( بعد از حموم)
لباس هامون رو پوشیدیم و حرکت کردیم سمت کمپانی وقتی رسیدیم با همه کارمند ها سلام کردیم
رفتیم سالن مخصوص اعضای گروه
نامجون: عا عا معلوم هست شما دو تا کجایین؟
شوگا: معلومه خب...
جیهوپ وسط حرف شوگا میپره و میگه: خب مهم اینه که اومدن
تهیونگ : اره
کوک از درد زانو هاش میلرزه و میوفته زمین
جیمین : عااا کوک حالت خوبه؟
جین میاد که کمک کنه کوک بلند شه که
تهیونگ: هیونگ نمیخواد بزار خودم کمکش میکنم
جین: بباشه!
تهیونگ از بازو کوک میگیره و میبرتش اتاق مشترکشون
کوک رو رو تخت میشونه
تهیونگ: میخوای دلت رو ماساژ بدم؟
کوک: اگر اونجوری داخلم ضربه نمیزدی الان اینجوری نمیشد
تهیونگ : ببخشید بیبی خب خودت تحریکم کردی
کوک: بسه تهیونگ درد دارم
تهیونگ میره و از خدمتکار کمپانی یه کیسه آب گرم میگیره*
کوک: این برا چیه؟
تهیونگ: لباست رو بده بالا
کوک: یااا زشته چرا؟
تهیونگ: بیبی من که سانت به سانت اون بدن خوشگلت رو که دیدم چیو پنهون میکنی؟!
کوک: هیچی
کوک لباسش رو در میاره و میخوابه رو تخت
تهیونگ کیسه آب گرم رو میزاره تو بغل کوک و میخوابه بغل دستش و شروع میکنه به بوسیدن لب هاش
در همین حالت بودن که اعضا در رو باز میکنن...
جین: اوه
نامجون: فکر کنم بد موقع مزاحم شدیم
شوگا: بچ ودف؟
جیهوپ و جیمین : عهههه شوگا فوحش ندهههه
تهیونگ: نه نه کاری نداشتیم راحت باشید
جیمین: اما چرا کوک داره با کیسه آب گرم تو خودش میلوله؟
تهیونگ : عاممم
کوک: ه.هیچی نشده فقط بخاطر اینکه صبحانه رو زیاد خوردم دلم درد میکنه
شوگا: اها باش تو راست میگی
جیمین میخنده*
نامجون: خیلی خب دیگه ما بریم تو سالن منتظرتونیم
تهیونگ و کوک: باش
اعضا از اتاق خارج میشن*
تهیونگ بغل دست کوک دراز میکشه و بعد از چند دقیقه خوابشون میبره در همون حالت
تهیونگ با حس چیزی رو دیکش از خواب بلند میشه*
تهیونگ: ودف کوک مگه تو درد نداشتی؟
کوک: عاههه چرا ولی بازم میخوامتبعد از پنج دقیقه و لود شدن تهیونگ👆🏻
برا پارت بعد فالو کن کیوتی🍑