"پارک جیمین"تهیونگ: اگه شاه سقوط کنه چی میشه؟بعدش چی میشه ؟
چه بلایی سر تو میاد؟ نقشه ات چیه جیمین؟
-نمیفهمم همه چرا انقدر علاقه دارن بعدش و ببینن مگه تو فقط همین و نمیخوای؟ هدفت مگه کیش و مات شدن شاه نیست بسته شدن پرونده خانواده مین نیست؟
تهیونگ: ولی از تو بیشتر از یونگی میترسم
خندیدم سمتش خم شدم: از من میترسی؟ من خودم تو باتلاق یونگی ام
تهیونگ: از اول که این پرونده و گرفتم داشتم روش کار میکردم رابطه بین شما دوتا برام عجیب بود نقطه مبهم اش این بود که تو با اینکه اسم پدر و مادرت ثبت شده بود هیچ نسبتی با یونگی نداشتی ولی دونسنگش بودی
-تو اون پروندتون اسمی به نامِ لی یری نبود؟
-مادر تو
-مادر من و یونگی
-پس مین هانا کیه؟
-زن اصلی مین سئوک پدر یونگی
-چرا تو شناسنامه یونگی اسم اون زن هست؟
-پدرش
-چی؟
با دقت نگاهش کردم نمیدونستم چقدر میتونه قابل اعتماد باشه تهیونگ میتونست مثل نامجون تو زرد از اب در بیاد ولی باید ریسک میکردم بدون ریسک کردن هیچ چیزی و نمیتونستم جلو ببرم
باید با مهره ها بازی میکردم یا اون مهره رو تکون میدادم و ریسک بیرون افتادنش و قبول میکردم یا مثل یه ترسو فقط دفاع میکردم و فرار میکردم مطمئنن من گزینه دوم نبودم .
تهیونگ: جیمین
نگاهش کردم: هوم
تهیونگ: جوابم و ندادی
لبم و بین دندونام فشار دادم و رهاشون کردم : پرونده مین سئوک و خوندی؟پدر یونگی؟
تهیونگ: بیش از 50 بار خوندمش اون مرد وحشتناک بود از کسایی که زیر دستش بودن و مردن یا اونایی که فرار کردن یا زن هایی که برای خودش نگهشون میداشت
کتم و در اوردم رو زمین انداختم به کنارم اشاره زدم: بشین
دو دل نگاهم کرد خودم روی کتم نشستم و به لاستیک های ماشین تکیه دادم سرم و به بدنه ماشین تکیه دادم : مادرم به عنوان یه روسپی به مین سئوک فروخته شد
YOU ARE READING
chess king📍 |kookmin|
Fanfiction[شاه شطرنج] • |پایان یافته| _ تو بازی و ساختی و من تمومش میکنم و حالا «کیش و مات» کاپل اصلی: کوکمین _ یونمین ژانر: جنایی_رمزالود_عاشقانه