پیشی هورنی🔞

1.9K 128 12
                                    

این پارت چون اسماته چت نداره○_○

2 هفته بعد...

جنی توی اشپز خونه خونه جدیدشون درحال درست کردن صبحانه بود
دو هفته پیش به لیسا یک فرصت داده بود و پشیمون هم نشده بود حتی راضی و خوشحال هم بود

توی فکر خودش بود که دست هایی از پشت بغلش کردن لبخندی زد و با حس برامدگی که به باسنش فشار میاورد با تعجب برگشت

_اون چیه؟

لیسا نزاشت حرفش تموم شه و به فرو کردن سرش توی لباسش لباشو روی لبای جنی گزاشت

لیسا نزاشت حرفش تموم شه و به فرو کردن سرش توی لباسش لباشو روی لبای جنی گزاشت

اوووه! هذه الصورة لا تتبع إرشادات المحتوى الخاصة بنا. لمتابعة النشر، يرجى إزالتها أو تحميل صورة أخرى.

دستشو زیر باسن جنی گزاشت و با بلند کردنش اونو سمت اتاق برد و روی تخت انداخت

سرشو از توی لباس جنی دراورد و اروم در گوشش زمزمه کرد
_برات جایزه خریدم بیبی

و با پایین کشیدن شلوارش دیلدوی کمری رو نشون داد

لیسا اجازه ی حرف زدن بهش رو نداد و با در اوردن لباسش شروع با مارک کردن گردنش کرد

جنی ناله های ریزشو شروع کرد و با دستش به موهای لیسا چنگ زد

لیسا پایین تر رفت ک با باز کردن سوتین جنی سرشو به نوک سینش رسوند و شروع به مکیدن کرد

جنی جیغی بخاطر گاز لیسا زد و پاهاشو دور کمر لیسا حلقه کرد لیسا بعد از حسابی کبود کردن بالاتنه جنی

دستشو به شلوارش رسوند و یه ضرت از پاهای جنی خارج کرد

نگاهی به پاهای کشیده و بیکینی(بیکینی به اونجا هم میگن ولی این منظور شرته●~●) صورتی جنی لنداخت و لیسی به لباش زد

بیکینی هم با یه حرکت در اورد و سرشو لای پاهای جنی فرو کرد

نگاهی به پوسی خیس شده جنی انداخت و تکخندی زد

_بیبی میبینم حسابی خیس شدی

و اجازه حرف زدن به جنی نداد زبونشو روی پوسیش کشید

نفس حبس شده جنی با ناله بلندی خارج شد و چشماشو روی هم فشرد

لیسا شروع به لیسیدن و مکیدن پوسی جنی کرد و همزمان دوتا انگشتشو وارد جنی کرد

جنی ناله بلندی کرد و به موهای لیسا چنگ زد

لیسا بعد چند دقیقه از روی جنی بلند شد و با در اوردن شلوارش کنترل دیلدو رو دست گرفت

و با روشن کردن ویبراتور با حس لرزشش روی پوسی خودش هومی کشید و دیلدو رو روی پوسی جنی تنظیم کرد

جنی لبشو گاز گرفت و پاهاشو یکم جمع کرد

لیسا با باز کردن دوباره پاهاش روش خم شد و یه ضرب وارد جنی شد

جنی جیغی برای یه دفعه وارد شدن دیلدو بهش زد و کمی خودشو سفت کرد

لیسا با چسبوندن لباش به لبای جنی اروم شروع به عقب جلو کردن خودش کرد

جنی درد کمی که داشت رو از دست داده بود و بلند بخاطر ضربه های لیسا ناله میکرد

بعد چند دقیقه هردو با اه بلندی اومدن و لیسا خودشو کنار جنی انداخت

و با بغل کردنش هردو از خستگی به خواب رفتن




پایان این فیک چت
ممنون از همه کسایی که تاهالا منو ساپورت کردن این اولین کار من توی فیک چت بود و شاید خیلی ها نپسندیده باشن چون خودمم میدونم مخصوصا اولاش خیلی ضعیف بود

بازم ممنون که تا الان با من بودین امیدوارم لحظات خوبی رو براتون رقم زده بوده باشم دوستتون دارم♡

kill this love|𝗷𝗲𝗻𝗹𝗶𝘀𝗮✔حيث تعيش القصص. اكتشف الآن