How to kiss a wizard (Persian translation)

•hair gel•

Draco POV:

من میدونم که پاتح هنوز کنار دیوار وایستاده، حتی بعد اینکه از اونجا رفتم. برای چک کردنش حتی نیاز به برگردوندن سرم هم ندارم. میتونستم سنگینی نگاهش رو، پشتم حس کنم.

"چرا رفتی؟ من دیدم همون سمتی که پاتر رفت رفتی ." پنسی وقتی اسم پاتح رو گفت پوزخند زد.

"من رفتم توالت." جوابش رو دادم و حصله نداشتم بهش نگاه کنم.

پنسی خیلی تو کارهام دخالت میکنه و این اذیتم میکنه. بعد اینکه چند قدم ازش دور شدم چیزی زیر لبش زمزمه کرد ولی اهمیتی ندادم.

پاتح تو کلاس معجون با من بود. حس میکردم به اندازه کافی دیدمش، تقریبا چند دقیقه از تایم صبحانه گذشته بود. ولی از طرف دیگه سر به سر گذاشتنش سرگرم کننده بود. همکاری باهاش خیلی راحته باعث میشه حس قدرت کنم . منظورم اینه که من خیلی بهتر از "پسر برگزیده" هستم، ولی ظاهراً هیچکی با این موافق نبود.

وارد کلاس معجون که شدم به میز کنار گرنجر که معمولا پاتح اونجا میشینه نگاه کردم ولی خالی بود. اصلا سوپرایز نشدم. احتمالا گرنجر فکر کرد که من دارم به اون نگاه میکنم ، چون بهم خیره شد و بعد کتابش رو باز کرد.

من به سمت میزم رفتم و پیش بقیه اسلیترین ها نشستم و منتظر اومدن پرفسور اسنیپ بودم.

اسنیپ وارد کلاس شد و بچه ها ساکت شدن، همونطوری که اون اخم دائمی رو صورتش بود به میز پاتح نگاه کرد."خانم گرنجر میدونی دوست عزیز شما اقای پاتر کجاست؟"همون لحظه که پاتح با عجله وارد کلاس شد پرسید.

"من خیلی متاسفم که دیر کردم پرفسور اسنیپ." گونه هاش بخاطر دوییدن قرمز شده بود، اون به اطراف کلاس نگاه کرد و باهم چشم تو چشم شدیم. ابروهامو بالا انداختم و اون نگاهشو ازم گرفت.

"خب ، بچه ها بخاطر دوست خوب شما اقای پاتر، من میخوام برای همتون پارتنر انتخاب کنم و برای شما اقای پاتر اینکار شامل ۱۰ امتیاز گریفیندور هست."
صدای زمزمه و ناله ی بعضی از بچه ها بخاطر این حرف اسنیپ در اومد. پاتح با ناامیدی کنار گرنجر نشست.

"برای پارتنر.."اون شروع کرد و من منتظر اسمم بودم، بهتره ی ادم خوب گیرم بیوفته، اگر نشد هم طبق معمول خودم باید همه چیز رو کنترل کنم.

"اقای پاتر و ....بزارید ببینم" اون به کلاس نگاه کرد و دنبال قربانی بعدی بود ، چشماش رو من متوقف شد. شت نباید بهش نگاه میکردم."اوه بله اقای پاتر و اقای مالفوی."اسنیپ گفت در حالی که من با اکراه بلند شدم تا برم کنار پاتح بشینم.