از محوطه دانشگاه خارج شد و سوار ماشینش شد تا بره دنبال تهیونگ..
هنوزم تو فکر این بود که نامجین قراره در مورد چی باهاش صحبت کنن!
ماشینش و کنار پرورشگاه پارک کرد و از ماشین پیاده شد..
وارد سالن شد و به سمت دفتر جین رفت..
تقه ای به در زد و وارد اتاق کار جین شد..
جین سرش و بالا آورد و با دیدن جونگکوک لبخندی زد و گفت:
"خسته نباشی!"
جونگکوک لبخندی زد و گفت:
"ممنونم هیونگ،تو هم همینطور!"
جین کش و قوسی به بدنش داد و گفت:
"چیزی میخوری برات بیارم؟"
جونگکوک سرش و به طرفین تکون داد و گفت:
"نه هیونگ ممنون! تهیونگ کجاست؟"
جین لبخندی زد و از پشت میز کارش بلند شد و روبروی جونگکوک رو کاناپه نشست و گفت:
"با بچه ها سرگرمه! اولش ترسیده بود اما خب وقتی با بچه ها آشنا شد بهتر شد و الانم کنارشونه!"
جونگکوک به عنوان فهمیدن سری تکون داد و گفت:
"میتونم الان ببرمش؟"
جین سری تکون داد و گفت:
"باهام بیا!"
با هم به سمت محوطه ای که هیبرید ها اونجا بودن رفتن..
جونگکوک بین جمعیت حدودا بیست نفره هیبرید ها چشمی چرخوند و تونست تهیونگ و ببینه که با هیبرید سنجابی که دختر بود درحال حرف زدن و خندیدن بودن!
انکار اینکه حسودیش نشده بود دروغ بود! جونگکوک بشدت حسودیش شده بود که چطور کنار یه دختر انقد قشنگ میخنده و چشمای آبیش برق میزدن..
جین به سمت تهیونگ و دختر رفت و گفت:
"خیلی شیطنت میکنین!خسته نشدین؟"
تهیونگ خندید و گفت:
"جینی.. هانا از من کوچیکتره! اون شونزده سالشه!"
جین خندید و گفت:
"میدونم! اما اون سنجاب کوچولو از تو شیطون تره!"
دختری که هیبرید سنجاب بود و هانا خطاب شده بود ریز خندید و گفت:
"اما تو کیوت تری ته ته!"
جین خندید و موهای بلند دختر رو نوازش کرد و گفت:
"هردوتون کیوتین!"
تهیونگ لبخند دندون نمایی زد و با دیدن جونگکوک که با اخم و دست به سینه دم ورودی وایساده بود چشماش درشت شد و سریع از جاش بلند شد و به سمت جونگکوک رفت..
ESTÁS LEYENDO
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romanceshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...