شانس آوردیم!

14 0 0
                                    


سازمان بهداشت جهانی و راهنمایان دستگاه آن زیر پرچم مبارزه با کووید- ١٩ سعی می‌کنند ثابت کنند، که دو دو تا، ۵ تا یا ٣ تا می‌شود. پاسخ ممکن است تغییر کند. اما همیشه باید با نگرش‌ قدرت حاکم مطابقت داشته باشد. و این همان روشی است که جورج اورول در رمان «١٩٨۴» توصیف کرد است. در آنجا، شخصیت اصلی رمان، وینستون اسمیت، به سیاه چال‌های وزارت عشق گرفتار می‌شود، جایی که آن‌ها با کمک شکنجه به آموزش مجدد وی دست می‌زنند. اوبراین، یکی از سران حزب، در تربیت مجدد مشارکت می‌کند. او مرتباً دست خود را به زندانی نشان می‌دهد و چهار انگشت خود را دراز می‌کند و می‌پرسد: «چند انگشت، وینستون؟» وینستون هر بار همان پاسخ را می‌دهد: «چهار انگشت». پس از هر بار پاسخ، او بشدت مجازات می‌شود. و همه چیز بارها و بارها تکرار می‌گردد. تا اینکه بالآخره وینستون اسمیت شروع به التماس می‌کند: چهار! پنج! چهار! چقدر برای شما لازم است، فقط بس کنید، عذاب ندهید، بس کنید!»

شانس آوردیم!Where stories live. Discover now