شرط آپ
120 ووت______________________________________
"پارک جیمین"
تو جام غلت زدم و به پشت خوابیدم و به سقف زل زدم میتونستم صدای نفس های یونگی و از کنارم بشنوم باید انجامش میدادم؟
چطوری باید انجامش میدادم؟
صفحه گوشیش روی میز روشن شد برش داشتم ساعت 5 صبح بود ولی حتی نتونسته بودم چشم رو هم بزارم با دیدن الارم پیام روی صفحه نگاهش کردم
"کسی که با جیمین شی تو دستشویی بود دوست پسر سابقشون بود"
یونگی: چرا نمیخوابی؟
نگاهش کردم: خوابم نمیبره
-چرا؟
-ذهنم مشغوله یه چیزی انگار داره خفه ام میکنه
-چرا ذهنت مشغوله؟
-یونگی دیگه خسته شدم
فقط نگاهم کرد سعی کردم اشکام و کنترل کنم نگاهم و ازش گرفتم به پشتی تخت تکیه دادم: چرا زندگیمون به اینجا رسید؟
-ما از اول زندگیمون همین گه بود جیمین نمیفهمم تو چرا هر دفعه بعد رابطمون یه جوری گند میزنی تو حس و حالمون
-پس قبول داری همه اینا افتضاح
-باور کن فقط بودنه تو قابل تحملش میکنه
-من میخوام یه زندگی معمولی داشته باشم یونگ خسته شدم از زیاد فکر کردن خسته شدم هیچوقت نمیفهمم چرا من باید زندگیم قاطی این مسائل میشد
-چون مادرت مقصر بود
-اگه پدرم نمیمرد اگه مادرم مجبور نمیشد برگرده به این عمارت اونوقت زندگی من خیلی متفاوت تر از این میشد
-اونوقت من دیگه نداشتمت
-میتونستم برم دانشگاه مثل پسرای عادی دوستای معمولیم و داشته باشیم هر چند وقت تو یه کافه دور هم جمع میشدیم میتونستم دوست دختر یا دوست پسر خودم و داشته باشم از مدرسه که برمیگردم مامان و ببینم میتونستم حس کنم دارم زندگی میکنم اگه فقط پدرت بابام و نمیکشت
چیزی نگفت نگاهش کردم : زندگی خانوادم به خاطر خودخواهی پدرت بهم ریخت و به خاطر خودخواهی تو زندگی من به این روز افتاد
یونگی: حالا از همه اون ها فقط من و تو موندیم
-متاسفانه
یونگی:من فقط تو رو دارم جیمین
-منم فقط تو رو دارم هیونگ ولی دیگه اینطوری نمیتونم زندگی کنم انگار دستت و گذاشتی رو گلوم و داری فشارش میدی انگار نمیخوای بزاری نفس بکشم دیگه خسته شدم تو هیونگمی ولی ببین وضعیتمون من نمیخوام باهات بخوابم نمیخوام برات ناله کنم نمیخوام ازت بترسم میخوام مثل یه هیونگ کنارم باشی که بتونم بهت تکیه کنم که بهت اعتماد کنم که وقتی عاشق میشم بهت بگم نه اینکه تن و بدنم بلرزه که قراره چه بلایی سرش بیاری میخوام ببینم تو زندگی خودت و داری از کثافت بیرون اومدی میخوام یه جشن بگیریم که از ته دلت توش بخندی که انقدر نخوای فکر کنی کی قراره بهت خیانت کنه کی قراره از پشت بهت ضربه بزنه تو اینو نمیخوای؟
VOCÊ ESTÁ LENDO
chess king📍 |kookmin|
Fanfic[شاه شطرنج] • |پایان یافته| _ تو بازی و ساختی و من تمومش میکنم و حالا «کیش و مات» کاپل اصلی: کوکمین _ یونمین ژانر: جنایی_رمزالود_عاشقانه