♠جاسوس♠
.・✫・゜・。.
پارت 5
یانگ: از اون پسر خبری نشد؟..
ييشينگ:هنوز نه ...
یانگ:تو اون شب توی باغ چیکار داشتی؟
ييشينگ: داشتم در رابطه با کاری که بهم سپردین فکر میکردم...شما به من شک دارین؟
یانگ:اون روز که گفتم ميخوام اون پسرو بکشم نگران شدی وقيافت به هم ریخت...
ييشينگ: نگران نشدم فقط چون تازه باهاش دوست شدم ناراحت شدم براش...
یانگ:بسیار خب..زودتر پیداش کنین..
ييشينگ:چشم...من امروز دارم ميرم شانگهاي شنیدم آدماي پیت اونجا مستقر شدن...
یانگ:چانو فرستادم...تو قراره یه جای دیگ بری..
ييشينگ با خودش فکر میکنه... صددرصد بهم شک کرده :بسیار خب هرجور خودتون صلاح بدونین ..
یانگ :بايد بری اسرائیل..ييشينگ تقریبا با صدای بلندی میگه:کجااا??اونجا برای چی؟
یانگ:ما اینجا بهت نیاز نداریم..اونجا بیشتر به درد میخوری هروقت نیاز شد بهت میگم که بیای و از اتاق خارج میشه..
ييشينگ با خودش میگه: دیگه مطمعن شدم بهم شک داره..باید به جناب سرهنگ یه جوری اطلاع بدم اگر من برم کسی نیست که اطلاعات اينجا رو بهشون بده..حالا باید چیکار کنم.....
یانگ:حسابي حواستون بهش باشه..ثانیه به ثانیه کارایی که کرد و جاهایی که رفتو ازتون میخوام ... دونفر تروریست :چشم رئيس..
يکيشون میگه:اما رئیس، کای کاری کرده؟این که دست راستتونه...
یانگ:به این کاراش کار نداشته باش بفهمم داری فضولي ميکني وميخاي سر از کارامون دربياري خودم ميکشمت..حالا جفتتون هری..... ...
جان به حالت قهر و جوریکه روشو از ييبو برگردونده بود گفت :دارم میرم بیرون...چیزی نمیخوای از بیرون بیارم؟
ييبو بلند میشه و سمت جان میره : یه موبایل ميخوام..
جان:اجازه ندارم....فعلا..
جان خواست بره که ییبو مچ دستشوگرفت....:معذرت میخوام...
جان داشت شاخ درمیاورد از حرفی که بیبو زد روشو به سمت ييبوبرگردوند درحالیکه چشماش از تعجب گرد شده بود:تو االان چی گفتييي؟؟؟؟معذرت خواستييی؟..بابا بيخياااال بگو چه خوابی برام ديدي...
ييبو مچ دست جانوآروم فشا میده: هیچ،تو درست میگی به خاطر توعه که الان زندم..به هرحال تو جون منو نجات دادی بایدتشکر کنم اما این چند ساعت فقط اذيتت کردم..امیدوارم منو ببخشی..
YOU ARE READING
▪︎Spy▪︎
Fanfiction"جاسوس" با ورود تروریست ها به کشور چین ؛ سازمان امنیت چین برای شناسایی و دستگیری تروریستها تعدادی از نیروهاشو به عنوان جاسوس به این گروه میفرسته.. وانگ ییبو که سرانجام موفق به ملاقات میشه اما با اتفاقاتی که پیش میاد توسط شخصی به نام شیائو جان از...