شرط آپ
120 ووت______________________________________
مشغول دیدن نقاشی و تابلو های بزرگ و کوچیک شدم به جز مبلمان و فرش های گرون قیمت تو سالن هیچ وسایل دیگه ای دیده نمیشد حتی روی زمین تکیه داده شده به پله هایی که به قسمت بالایی عمارت خت میشد هم تابلو بود با دیدن طبقه بالا سمت پله ها رفتم از پله های چوبی بالا رفتم صدای چوب زیر پام حس عجیبی بهم میداد وارد طبقه بالا شدم یه سالن بزرگ و سمت دیگه راهرویی که به اتاق خواب ها ختم میشد با دیدن تابلو بزرگی از یه زن و مرد سمت تابلو رفتم یه تابلو بزرگ خیلی بزرگ در حدی که یک دیوار و کامل گرفته بود یه مرد با موهای جو گندمی که لباس نظامی تنش بود به راحتی میتونستی درجه بالایی که داره و تشخیص بدی به شدت خشک و رسمی به نظر میومد و خانمی که کنارش ایستاده بود موهاش و روی شونه اش بافته بود لبخندی زده بود که گرما و صمیمتش و میتونستی حس کنی پیراهن سفید و رز قرمزی به لباش جلب توجه میکرد چشای کشیده اش تاثیر زیادی روی مهربونی صورتش داشت
با شنیدن صدای قدم های کوک که از پله های چوبی بالا میومد برگشتم سمتش: مامان و باباتن؟
کنارم ایستاد: اهوم این و من کشیدم حدود سه سال پیش
-اون ها کجان؟
-پدرم دو سال پیش تو یکی از ماموریت هاش به شدت مجروح شد و از دست دادیمش
-اوه متاسفم
دستش و دور شونم انداخت: همیشه میدونستیم قراره چطور از دستش بدیم
-باید دردناک باشه
-بود زیادی هم بود بیشتر از من برای مامان سخت بود
-حتما دوران سختی و گذروندید
-پدرم مرد خوبی بود وقتی با تهیونگ وارد رابطه شدم و اون وارد سازمان شد فکر میکردم قراره زندگی ما هم یکی بشه مثل پدر و مادرم تهیونگ یکی از کار اموزای بابا بود عملا زیر دست بابا با من باهم بزرگ شدیم
-پدرت میدونست شما با همین؟
-واقعا میخوای این هارو بشنوی؟
-اره چرا که نه هم بیشتر در موردت میفهمم هم خودم و فراموش میکنم
-باشه پس بیا لباس عوض کنیم تو دوش بگیر نیاز به یه حموم داغ داشتی یادته؟ بارون هم دوباره شروع شده برو دوش بگیر بعدش حرف میزنیم
-حموم و بهم نشون بده
-بیا اینجا
وارد اتاقی شدیم : اون حمومه میتونی ازش استفاده کنی من حوله و لباس تمیز از وسایل خودم بهت میدم
-ممنون
موهام و بهم ریخت: میرم برات یه چیز خوشمزه بیارم تو هیچی از صبح نخوردی شایدم از شب قبل
YOU ARE READING
chess king📍 |kookmin|
Fanfiction[شاه شطرنج] • |پایان یافته| _ تو بازی و ساختی و من تمومش میکنم و حالا «کیش و مات» کاپل اصلی: کوکمین _ یونمین ژانر: جنایی_رمزالود_عاشقانه