"هیونگ؟ همه چی حاضره؟"
جونگکوک پرسید و گوشی و تو دستش جابجا کرد و نامجون پشت تلفن جواب داد:
"تقریبا آره! فقط امیدوارم جین زود نیاد!"
جونگکوک تکخندی کرد و در کابینت رو باز کرد و دنبال خوراکی مورد علاقه تهیونگ گشت و جواب داد:
"هیونگ تو که میشناسیش! اون میدونه میخوای براش تولد بگیری و سورپرایزش کنی!"
نامجون هم متقابلا با خنده جواب داد:
"اره ولی نمیدونه سورپرایزم چیه! بعدشم تو قرار بود یه چیزی و به ما بگی..موضوع چیه؟"
جونگکوک لب گزید و تک سرفه ای کرد و گفت:
"شب که دیدمتون میگم بهتون! من باید قطع کنم!"
"باشه،شب میبینمتون!"
نامجون گفت و جونگکوک با فشار دادن آیکون قرمز رنگ تماسشون و قطع کرد!
با پیدا نکردن بيسکوئيت مورد علاقه تهیونگ آهی کشید و به سمت اتاقشون رفت و داخل شد و گفت:
"بیبی بيسکوئيت ها نیس....تهیونگ؟"
با ندیدن تهیونگ متعجب شد و نگاه سر سری ای به اتاق انداخت و به سمت سرویس بهداشتی رفت و در و باز کرد و با ندیدن تهیونگ یه تای ابروش و بالا انداخت و گفت:
"تو که همینجا بودی! کجایی تهیونگی؟"
با شنیدن میو خفه ای شوکه شد و با شنیدن میو دوباره به سمت صدا رفت!
با دیدن دم پشمالوی سفیدی که زیر تخت تکون میخورد..خم شد و کف پارکت نشست!
"بیبی چرا تبدیل شدی؟"
خم شد و با دیدن پشمکش که زیر تخت دراز کشیده بود و با پنجه هاش بازی میکرد لبخندی زد و دستی رو شکم پشمک کشید که توجه پشمک بهش جلب شد!
با چشمای درشت و آبیش به جونگکوک زل زد و میو کرد..!
جونگکوک دستاش و دو طرف پنجه پشمک گذاشت و اون و از زیر تخت بیرون کشید..!
پشمک روی پاهاش نشست و پنجه هاش رو رون های جونگکوک گذاشت و سرش و بالا آورد و با چشمای درشتش به جونگکوک خیره شد!
جونگکوک خم شد و بینیش و کنار گردن پشمک کشید و زمزمه کرد:
"ببینم بازم از چیزی ناراحتی؟"
دوباره میو کرد جونگکوک با لبخندش بوسه ای رو پوزه اش گذاشت!
"یا نکنه دلت میخواست شیطونی کنی هوم؟"
پشمک دوباره میو کرد و اینبار یکی از پنجه هاش و رو سر جونگکوک گذاشت و موهای نقره ای مرد رو نوازش کرد!
جونگکوک تکخندی کرد و پشمک و بغل کرد و گفت:
"فک کنم میخوای بازی کنی..!"
YOU ARE READING
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romanceshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...