یونگی چهرهٔ چندشی به خودش گرفت و دستشو توی هوا تکون داد:
«جمع کنید خودتونو حالم بهم خورد!»
جین بلند خندید که به دلیلِ نبودِ جمعیت صداش توی کافه اکو شد، تهیونگ سرش رو بالا آورد و به اون سه مرد نگاه کرد، هر سهٔ اونها سریع برگشتند و متقابلاً به تهیونگ چشم دوختن.
جونگکوک لحظهای تعجب کرد و روش رو از تهیونگ گرفت و دستشو جلوی دهنش نگه داشت و رو به یونگی سوالش رو مطرح کرد:
«یونگی این پسره همون بارمنه نیست؟»
یونگی جواب داد:
«چرا خودشه ولی نمیدونم اینجا چیکار میکنه!»
کوک ابرویی بالا انداخت و لب زد:
«یعنی اینقدر فقیره که دو شُغلست؟»
صدای بالا سرش متوقفش کرد:
«من فقیر نیستم آقای جئون، اینم مِنو میتونید از روش انتخاب کنید.»
کوکی به سرعت سرش رو به سمت بالا چرخوند و تهیونگ رو دید که خیلی جدی و با اخمای درهم رفته از پشت شیشههای عینکِ گردش نگاهش میکنه.
پوزخندی صدا دار تحویل مرد رو به روش داد و گفت:
«اوه نمیدونستم اینجایی!»
تهیونگ قابِ نگاهش رو نفوذ کنندهتر به جونگکوک دوخت و نجوایی کرد:
«بهتره حد و مرزِ خودتون رو بدونید آقای جئون اینجا بار نیست و منم اون باریستا نیستم...»
کوکی یکی از ابروهاش رو به بالا سوق داد و با سماجت جواب داد:
«واو! فکر نمیکردم اینقدر سَوِج باشی!»
ته ته چشماشو ریز کرد و چشم غرهای محسوس رو به کوک رفت، کوکی منو رو از دستش قاپید و نگاهی سرسری بهش انداخت، منو رو بست و از روی علایقش سفارش داد:
«یه شیرموز با کیک، لطفاً سریع آماده کن چون خیلی گرسنمه بارمن.»
جملهٔ آخرش رو با نیشخند و با تاکید و تمسخر در حالیکه به تهیونگ خیره مونده بود گفت.
ته عینکشو روی دماغش کمی بالا کشید و منو رو برداشت و جواب رو به جونگکوک برگردوند:«آماده میشه ولی نه به سرعتی که شما دستور دادید چون اینجا عمارتتون نیست!»
کوک یه لحظه تبدیل به جونگ شوک شد ولی وقتی به قیافه یونگی نگاه کرد دو تا چشم که داشتن از حدقه میزدن بیرون رو دید.
روی صندلیش خودشو ولو کرد و زبونشو دور لبش چرخوند، زبونشو به داخلِ لپش فشار داد و نیشخندی کمرنگ زد؛ از بحث با این بارمنِ جوون لذت میبرد!یونگی رو مخاطبِ حرفش قرار داد و گفت:
«هیونگ انگار همزادت پیدا شد!»
YOU ARE READING
𝖣𝗋𝗎𝗇𝗄 𝖯𝖺𝗋𝗍𝗇𝖾𝗋 ✔︎「TK」
Fanfiction[شریکِ مست] [تهیونگ، باریستای بزرگترین و کولترین بارِ سئوله و جونگکوک،اوه! اون پسر یه شیطونِ به تمام معناست! مطمئناً این پسر هر شب به اون بار میره نه؟ ولی ممکنه محض رضای خدا یه بار کارما کارش رو درست انجام بده و اونها رو به هم نزدیک کنه؟] 🍸≘...