- چیه؟!؟ نصفه شب چرا زنگ میزنی به ملت بیدارشون میکنی؟ ازار داری؟
به غرغرای مینهو توجهی نکرد. دل نگرانیه مهم تری داشت. نمیتونست پسرکشو پیدا کنه. کل شهر رو زیر و رو کرده بود. حتی بیمارستان های اطراف رو هم گشته بود. کافه، ایستگاه پلیس و همه جا!
اما هیونجین ناپدید شده بود و هیچ جا پیداش نمیکرد.
+ مینهو... هیونجین... رفته! نمیتونم پیداش کنم!
مینهو روی تخت نیم خیز شد و به دنبالش، جیسونگ از خواب سبکش بلند شد. به مینهویی که اخماش تو هم بود و گوشی رو دستش گرفته بود خیره نگاه کرد.
- اون وقت دعوا و قهر شما به من چه ربطی داره؟
+ تو که میدونی چه کسایی دنبالش بودن. میترسم برده باشنشلب هاش رو بهم فشرد. براش سخت بود اما اگه بحث پسرکشه، حاضر بود هرکاری بکنه
+ خواهش میکنم!
تا حالا تو کل اون چند سالی که با چانگبین همکار بود، ازش نشنیده بود که از کسی راجع به چیزی خواهش کنه. این ججزو اخلاقیات خود ساخته چانگبین نبود و حالا میتونست عمق فاجعه پیش اومده برای دوستش رو درک کنه.
+ کجایی؟
- الان برگشتم خونه گفتم شاید برگشته باشه
+ باشه میام اونجاو گوشی رو قطع کرد. از تخت پایین اومد تا لباساش رو عوض کنه که صدای خش دار جیسونگ در اثر از خواب پریدگی رو شنید
- چیشده؟
کمربند شلوارش رو بست و هودی مشکیش رو، روی تن برهنه اش کشید
+ هیونجین گم شده. چانگبین هرچی میگرده پیداش نمیکنه. گفت برم کمکش کنم
جیسونگ "هینی" کشید و دستش رو جلوی صورتش قرار داد. نکنه گیر کسایی افتاده بود که دنبالش بودن. طبق معمول، فکرش رو بلند بیان کرد.
- نکنه گیر اون ادما افتاده؟
+ نمیدونم. من میرم زود برمیگردم
- نه وایسا! منم میاماخمی نسیب پسرک از سمت مینهو شد
+ لازم نکرده. خطرناکه! میرم زود میام
- نه منم میام. هیونجین دوستمه!و از تخت پایین اومد و سریعا، تاپ کراپ و شلوارکش رو با یه تیشرت، پیرهن و شلوار ساده تعویض کرد.
+ گفتم نمیخواد بیای. بودنت چه فایده ای داره؟
- سه نفر بهتر از دو نفره. درضمن، فکر کنم بدونم کجاست!
+ کجا؟!
- بیا بریم بهت میگم
ESTÁS LEYENDO
𝑻𝒐𝒙𝒊𝒄 𝑹𝒐𝒔𝒆𝒔 [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]
Fanficتنها ارزوش این بود که همیشه بتونه با ریتم نفس های پسر کوچیکتر بخوابه اما کائنات هیچ وقت به خواسته های ادما اهمیتی نمیدن... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒋𝒊𝒏 , 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒅𝒂𝒓𝒌