ممنون میشم اگه داستانم رو دوست داشتید با ووت و کامنت ازم همایت کنید .
...
به کاغذی غولاسای چسبیده به در کافه خیره شدم و مطمئن شدم در حدی قوی نفسم رو بیرون بدم که چتری های روی پیشونیم تکون بخورند.
روزی این کافه به خاطر محیط دنج و ارومش پاتوق من به حساب می اومد.
اره ! روزی !
چون از این لحظه به بعد چه به طور لفظی چه به طور کتبی چه به طور شفاهی و چه به طور رسمی ، این کافه دیگه از لیست کافه هایی که در آینده خواهم رفت ،خط خورد .
چند باری چشمام رو باز و بسته کردم اما حس میکردم حتی یه درصد هم از دردشون کاسته نشد. چرا حالا انقدر درخشان؟
یکی بهم بگه کدوم آدم عاقلی کافه ای که تا یه هفته پیش، پوشیده از چوب های قهوهای تیره و مرغوب بود رو به همچین جهنم زرق برقی صورتیای تبدیل میکنه ؟
با تعجب باز هم نگاهی به دور و اطراف کافه انداختم .
دیزاینشون برای هالووین که خیلی فوق العاده بود ، اون طناب دار وسط کافه یا اون لیوانای پر از لجنی که به جای نوشیدنی ها برامون آوردن، همه اینا محشر بود.
حتی برای کریسمس هم قوی عمل کرده بودن ، مخصوصا اون قسمتش که هارلیکوئین با لباس بابانوئل به مشتریها فشفشه میداد .
و سر هر عید و مناسبت دیگه ای هم ایده های جالبی داشتن اما یهو چی شد ؟
یعنی طراحاشون چجوری و چه موقع ، اونم انقدر هماهنگ بالاخونه رو اجاره دادن؟نمیفهمم، با در نظر نگرفتن اکلیل هایی که علاوه بر روی کیک ، روی میز و صندلی و حتی کف کافه هم ریخته بودن یا اون منوی قلبیای که کلا سه تا خوراکی بیشتر نداشت ،
کجای ایده ی اینکه "هی بیاید یه کله زردک عضله ای با یه تیرکمون بچگونه صورتی تو دستش که بوی گند عرق میده رو توی کافه بزاریم" جالبه؟البته ، طراح های این ایده تنها موجب بخش کمی از عصبانیتم شدن .
مشتری ها ، همون مشتری های آماتور، اونا به مقام و جایگاه سر-در-داری خشمم رسیده بودن.
در خیالشون داشتن روز عشق رو جشن میگرفتن ولی زهی خیال باطل! سطحی بودنِ بیش از حد کادوها و ملیح بودن تقریبا همهی رنگ ها (به جز چشماشون ) ، بیشتر توهین به خون والنتین بود .
کل کافه پر شده بود از ادمای پیرهن صورتی ( آی دل منو بردی ) پوشی که توی دستاشون خرسای کوچیک و بزرگ قرمز رنگ به چشم میخورد .
حاضرم قسم بخورم حتی یکی از اون مشتری ها با پیژامه صورتی اومده بود و توی دستش یه جوجه رنگی ( که از قضا اونم صورتی بود ) قرار داشت !
YOU ARE READING
VaLenTiNe
Fanfictionبه عقیدهی من ، مردمی که با لباسای صورتی ولنتاین رو جشن میگیرن ...احمقن و هیچ چیز از تاریخچه ی این جشن نمیدونن. والنتین بدبخت با خون خودش ولنتاین رو رنگ زد بعد مردم هرچی صورتی توی کمدشون پیدا میشه رو میپوشن میان داد میزنن "ولنتاین مبارک " ..... وان...