ققنوس ✨🎼🎤 The Phoenix - Se - 02

Confused: گیجی

یادته وقتی داخل استودیوی استاد مین، برای اولین بار همدیگه رو بوسیدیم، صدای آهنگی که میومد چی بود؟ یادته چی میخوندم توی گوشت؟ من هنوزم با توام تهیونگ. هنوزم همون پسریم که رَدِش کردی، همونی که کمرشو به درخت کوبیدی تا تهدیداتو توی گوشش فرو کنی، همونی که توی ماشینت وقتی مست بودی کنارت تا صبح لرزیدم که بیدارت نکنم، من ققنوستم ته، من هنوزم دردیم که ماه ها و سال ها پیش واردِ قلبت شدم و تو هنوزم داری جای اشتباهی دنبالش میگردی...

جئون جونگکوک

**************

فِلَش بَک - چهار سال قبل

جونگکوک خسته از تمرینِ رقصش با استاد پارک، وارد پارکینگِ شرکت شد و همین که خواست به سمتِ ماشینش بره، صدای قدم هایی که سکوت پارکینگ رو میکشست توی گوشش پیچید. عقب گرد کرد و روی پاشنه پاش چرخید، رو به دختری ایستاد که بعید میدونست جزوی از هنرجوهای کمپانی باشه.

دختری که با نگاهِ تیزش ردِ نگاهِ جونگکوک رو میشکست.

صدای پاشنه های کفشش توی گوشش طنین انداز شد، نزدیکش رسید و لبخندی به روش پاشید.

دستش رو جلو آورد و با همون لبخندِ روی لب هاش گفت:

+ سلام، شارلوت جیمز، دوست دخترِ رئیسِ کمپانی سُل کیم تهیونگ، خوبی؟ از دیدنِ من تعجب کردی حتما.

جونگکوک ابرویی بالا انداخت و همونطور که کنجکاو شده بود دستِ دختر رو توی دستش گرفت و گفت:

+ اهم، نه تعجب نکردم، خیلی ممنون. جئون جونگکوک هستم. هنرجوی کمپانی سُل.

شارلوت تکونی به موهای آبشاری و بلوندش داد و گفت:

+ اوه من تورو تقریبا میشناسم. حتی رقصِ قشنگتم با جیمین شی دیدم. عزیزم تو خیلی با استعدادی و خیلی خوشکلی، من مطمئنم تو حتما موفق میشی. راستش میدونم تعجب کردی از اینکه منو دیدی، اونم اینجا، بدونِ تهیونگ. راستش من میخواستم تهیونگ رو سوپرایز کنم، اما نمیدونم کجا و چطور؟ میخواستم ازت کمک بگیرم. میتونی بهم کمک کنی لاولی؟

جونگکوک که کم مونده بود از تعجب شاخ در بیاره با شگفتی گفت:

+ لاولی؟! عزیزم؟! من شمارو حتی یکبارم ندیدم دلیلی نمیبینم با من انقدر صمیمی صحبت کنید. من نمیتونم کمکتون کنم خانم، من اصلا با رئیس کمپانی اونقدر در ارتباط نیستم که بتونم برای سوپرایز بهتون کمک کنم، چرا از دوستانش کمک نمیخواین؟ مثلا استاد جیمین، یا استاد مین یا استاد کیم نامجون. چرا من؟

شارلوت که انگار گیر افتاده بود، دوباره لبخندِ خِجِلی زد و گفت:

+ اوه لطفا منو ببخش، درست میگی من زود صمیمی شدم، آخه چهره ت انقدر معصومو دوست داشتنیه که حس کردم میتونیم باهم دوست باشیم. راستش دوستای صمیمیِ تهیونگ زیاد با من خوب نیستن و خب نمیدونم چرا اونم بعد از 5 سال بودن با تهیونگ، بگذریم، من میدونم که تهیونگ قراره برای روحیه ی هنرجوهاش شمارو ببره مسافرت، راستش توی فکرم بود که بهم بگی کجا و کدوم هتل اقامت دارید که بتونم بیام و یهو اونجا سوپرایزش کنم هوم؟ فقط بهم بگو کدوم کشور و کدوم هتل، بقیه اش با خودمه و واقعا کمکِ بزرگی بهم میکنی، یخورده رابطم با تهیونگ شکراب شده و چیزی راجبِ کارهای اخیرش نمیدونم، برای همین دنبال کمکتم. لطفا کمکم کن بتونم دوباره باهاش آشتی کنم هوم؟ لطفا.