🐺علی احسان🐺
حرکت لباش روی لبام.
حرکت لبام روی لباش و چشیدن اون دو تیکه گوشت ناب و عسل مانند حالم رو رفته رفته خراب تر میکرد.
به شلوارش چنگ انداختم و از پاهاش درآوردمش و لباس زیرش رو پاره کردم!
جیغ خفه ای کشید و خندید.
شلوار و لباس زیرم رو تا جایی که عضوم بیرون باشه پایین کشیدم.
خواستم کتم رو دربیارم که یهو بلند شد و داگی استایل شد و عضوم رو میون انگشت هاش گرفت و یه آن وارد دهنش گرفت.
از این شیطنتش و دلبریش خندیدم.تا جایی که عضوم توی دهنش جا میشد واردش کرد.
داغ بود و پر حرارت و خیس.
وقتی زبونش رو روی کلاهکش و طولش کشید نفسم قطع شد و لب زدم:
توله ی سکسی!خندید و زبونی روی لبای سرخش کشید که از فکش کرفتم و به لباش حمله ور شدم و گازی ازشون گرفتم.
برگردوندمش و از پشت بهش چسبیدم.
باسن گرد و نرم و سفیدش رو میون انگشت هام فشردم که آهی کشید.
لبام روی شونه ی ظریفش نشست و بوسیدمش.عضو بیقرارم رو که نبض میزد رو میون شیار باسنش عقب جلو کردم.
روی ورودیش مالیدم که باسنش رو بهش مالید و نالید.
سرش رو تنظیم کردم.
سرش رو برگردوند و با نگاه معصومی لب زد:
اوممم...لطفا تنهام نزار!متعجب نگاهش کردم.
چطور میتونست اینجوری ببینتم؟!
من با این همه غیرت شبیه کسی هستم که بعد لذت بردن ترکش کنه؟!
از گلوش گرفتم و سرش رو عقب آوردم و کمی واردش کردم که ناله ی پر دردی کشید.
از لاله ی گوشش گازی گرفتم و لب زدم:
تا تو باشی دیگه به علاقه ام شک نکنی بیبی!میون درد و هقی که زد خندید و یهویی تا ته واردش کردم و قبل اینکه صدایی ازش دربیاد لباش رو شکار کردم!
دستش به ساعدم چنگ زد!