Part9🍑

532 114 86
                                    

-من فقط میخواستم جلب توجه کنم!

جیسونگ نیشخندی زد و صورتش رو جلو تر برد

-اونوقت با دزدین این؟

-من میدونم این خیلی برات با ارزشه...

-ولی این فقط متن اولیه اشه! اصلیش چهار کپی خورده!

مینهو به نیشخند جیسونگ خیره شد

-واقعا تنها چیزی که به ذهنت رسید برای جلب کردن توجه ام همین بود؟!

مینهو نگاهی به سقف انداخت

هیچ دوربینی وجود نداشت

به سمت چپش هم نگاه کرد

ولی اونجام دوربینی نبود

احتمالا چون این طبقه بیشتر دفتر مدیر و استاد ها بودن دوربینی نذاشتن

دوباره نگاهش رو به جیسونگ که دستاش رو کنار بدن مینهو به دیوار تکیه داده بود و مینهو رو بین بازوهاش زندانی کرده بود، داد

چند لحظه صبر کرد و به چشمهای جیسونگ خیره شد

وقت رو بیشتر نگذروند و لبهاش رو روی لبهای جیسونگ کوبوند!

سریع چشم‌هاش رو بست تا صورت جیسونگ جراتش رو کم نکنه

جیسونگ اعتراضی نکرد اما مینهو برای جلوگیری از در رفتن جیسونگ و شکوندن بوسه اشون دستاش رو روی لپهای جیسونگ گذاشت و لبهاش رو بین لبهای جیسونگ هل داد

جیسونگ تکونی به لبهاش داد و لب پایینی مینهو رو کوتاه مکید که صدای بامزه ای ایجاد کرد و باعث شد مینهو آروم بخنده

جیسونگ سرش رو کج کرد و بوسه رو عمیق تر کرد

دوباره لبهای مینهو رو بین لبهاش گرفت و مکید. از لب پایینش دل کند و سراغ لب بالایی رفت

اول گاز کوچیکی ازش گرفت و بعد مکیدش

چند لحظه بوسه اشون به همین منوال گذشت که جیسونگ یکی از فانتزیاش رو روی لب بدبخت مینهو پیاده کرد

لب پایین مینهو رو بین دوتا دندون بالا و پایینش گیر انداخت و اول محکم مکید و بعد همونطور که لب مینهو بین دندون هاش گیر افتاده بود سرش رو عقب برد و باعث شد لب مینهو کشیده بشه

مینهو از درد لبش ناله ای کرد و سریع چشم‌هاش از صدای خودش گرد شد

جیسونگ که تمام مدت غریزی اینکار هارو انجام می‌داد یه هو به خودش اومد و صورتش رو از صورت مینهو فاصله داد

تو چشمهای مینهو خیره شد.

مینهو یه جوری نگاش می‌کرد یه برق خاصی تو نگاهش بود که جیسونگ اصلا نمیتونست سر در بیاره اون چی میتونه باشه

دست مینهو رو از دور گردنش که طی بوسه ی خیسشون از روی لپهاش افتاده بود، باز کرد و از یه قدم فاصله گرفت

-بدش بهم.

مینهو سریع اونو پشت خودش قایم کرد

-اول بگو چه حسی داشتی!

-یه حس مزخرف!

مینهو چشم‌هاش گرد شد ولی خودش رو نباخت

-دروغ گو.

جیسونگ چشم‌هاش رو تو حدقه اش چرخوند

-میخوای باور کن میخوای نکن خودت میدونی.

مینهو توی فکر عمیقی فرو رفت

پس دلیل اون همه هیجان چی بود؟

 یه قدمی که سمت عقب برداشته بود رو دوباره سمت مینهو برداشت و با یه حرکت اون پوشه رو از توی دست مینهو قاپید

قبل از اینکه مینهو بتونه اعتراضی کنه جیسونگ انگشت اشاره اش رو بالا اورد

-وای به حالت اگر این اتفاق رو به کسی بگی!کاری میکنم از این دانشکده که هیچ از کل این کشور بخوای بری!پس صبر منو امتحان نکن و اینو فراموش کن.

جیسونگ حرفش رو زد و بی توجه به مینهو به سمت. کلاس خودش رفت

وارد کلاس شد و پشت در وا رفت

دستش رو با بهت روی لبش گذاشت

-لعنت..اون.. اون... منو بوسید!!

پاهاش رو تو خودش جمع کرد و سرش رو روی زانوش گذاشت و نالید

-اندههههههههههههههه!

/////////////////

سلام کیوتیاااااااااااااااااااااااااااااااااااا
من بعد از چند وقت دوباره اومدمممممممممممممممممممم🍒
پارت جدید آپ شدددددددددد
امیدوارم دوستش داشته باشین و منتظر نظراتتون هستم 😇🌹
شرط آپ پارت بعد +18ووت❤️🤗

...Onde histórias criam vida. Descubra agora