21:جذاب شدی..!

1.1K 179 29
                                    

«مامان یعنی هیچ راهی نداره؟؟»

خانم جئون در حالی که پسرش رو به سمت بیرون هل می‌داد تا سوار ماشین پدرش بشه غر زد:

«زود باش پسرم، آفرین عزیزِ دلم، پدرتم میاد تا ببینه چطور شدی.»

«مامان، بابا رو دیگه چرا انداختی تو زحمت؟»

«اینقدر حرف نزن پسرهٔ تخس زود باش ببینم!»

و با یک حرکت دیگه جونگ‌کوک رو از عمارت بیرون کرد و کنار جی سونگ که آروم به کارهای مادر و پسریشون می‌خندید نشست، فنجون قهوه‌ش رو برداشت و جی سونگ گفت: «چرا زورش می‌کنید زن عمو!»

مادر جونگ‌کوک خندید و جرعه‌ای از قهوه‌اش نوشید.

............................................

با لبی آویزون به شاهکار جدیدی که آرایشگر مرد روی موهاش خلق کرده بود از توی آیینه خیره شد، همهٔ موی بلندش رو که می‌تونست با کش ببنده حالا کوتاه شده بود و روی پیشونیش می‌ریخت.

پدرش شونه‌هاش رو گرفت و آروم فشرد:

«خیلی بهت میاد جونگ‌کوک! مادرت حتماً خوشحال می‌شه.»

جونگ‌کوک بی‌حوصله هومی گفت، و آماده شد تا بره سر کارش.

جونگ‌کوک زمانی که به بار رسید با نگاهی از سوی جیمین روبه‌رو شد که مدام چشم‌هاش رو روی هیکلش می‌گردونه، بعد از چندین ثانیه سوتی کشید:

«خوشتیپ شدی جونگ‌کوک!»

«واقعا؟»

«آره بهت میاد که موهاتو کوتاه کردی...»

کوک تشکری کرد و پشت کانتر ایستاد، کمی بعد تهیونگ بی‌توجه بهش کنارش ایستاد، عینکش رو بالا داد و هم زمان سرش رو هم بالا آورد، با دیدنِ جونگ‌کوک کمی جا خورد.
لبش با تعجب غنچه شد و بعد لب زد:

«جذاب شدی...!»

جونگ‌کوک انتظار این حرف رو از جانب تهیونگ نداشت به همین خاطر ابرویی ناخودآگاه بالا انداخت:

«موهای بلندم خوب نبود که جذاب نبودم؟»

«نه اونم خوب بود، این فقط یکم صورتتو تغییر داده، یعنی جذاب بودی ولی الان جذاب‌تر شدی.»

جونگ‌کوک خندید، این‌بار رو از مادرش متشکر بود که به کوتاه کردن موهاش اجبار کنه چون انگار اون فردی که باید تایید می‌کرد و می‌پسندید هم ازش تعریف کرد هم اظهار به این کرد که اون جذاب بوده.

متأسفانه تهیونگ این دفعه رو نمی‌تونست به آسونی نگاهش رو کنترل کنه و هر دفعه وسط نوشیدنی ریختن سرش رو برمی‌گردوند و اون لعنتی که موهای کوتاهش خیلی به چهره‌اش میومد رو برانداز می‌کرد.

ولی چندین بار جونگ‌کوک چشم‌های اون رو در حال دید زدن قیافش شکار کرد.
حتی دخترهایی هم که اواسط غروب به بار میومدن بیشتر از هر موقعی به کوک خیره می‌شدن دیگه از تهیونگ چه انتظاری می‌رفت!

𝖣𝗋𝗎𝗇𝗄 𝖯𝖺𝗋𝗍𝗇𝖾𝗋 ✔︎「TK」Where stories live. Discover now