گایز کل این پارت اسماته پس اگه خوشتون نمیاد نخونینش... چیز مهمی هم وسطش اتفاق نیفتاد
***********************************************************************************************
: فقط بیا این قهرو تمومش کنیم!چشمهای جیمین با هیجان درشت شدن و با دیدن نگاه جونگکوک روی لبش، تایید کرد: آره تمومش کنیم.
گفت و بلافاصله لبهاشون به هم گره خورد.
آروم میبوسیدن و هردو مطمئن بودن اینبار قراره اتفاق بیفته.. مهم بود کی تاپ باشه؟ البته که نه! همو میبوسیدن و کم کم همه چی خودش حل میشد.
دستهای جونگکوک دوطرف سر دوستپسرش بود و دستهای جیمین دور گردن جونگکوک حلقه شد. هردقیقه که میگذشت بوسشون خیستر و هاتتر میشد. جونگکوک لب پایین پسر رو مکید و بعد گاز ارومی گرفت.
پسر بزرگتر دستهاشو رو سینه چشم ستارهای گذاشت و همزمان با هل دادنش، روش خیمه زد. با نفس نفس گفت: زبون.. زبونتو میخوام جونگکوکاا..
جونگکوک نیشخندی زد و زبونشو بیرون اورد. حتی تصور لبهای حجیم جیمین دور زبونش هم باعث میشد مغزش دود کنه.
درسته که از اول رابطهاشون تا الان باهم سکس نداشتن ولی هردوشون برای این اماده شده بودن و میخواستن بهترینشونو به طرف مقابل بدن.
جیمین لبهاشو دور زبون جونگکوک حلقه کرد و سرشو عقب جلو میبرد تا به پسر لذت بده.چشمهای جونگکوک از لذت بسته شدن.
جیمین لبشو از زبون جونگکوک برداشت و بوسهای روی چونه دوستپسرش زد. بوسه زدن روی چونه دوستپسرش فانتزیش بود. هردو تند نفس میکشیدن. جیمین لباشو کمی بالاتر برد و یه بوسه کوتاه روی لبای جونگکوک زد.
_ جیمیناا.. میخوای تاپ باشی؟
: من مشکلی ندارم جونگکوک.. یعنی، چیز.. قبلا امتحانش کردم و مشکلی نبود. اگه حس میکنی برای اولینبار سختته، میتونی تاپ باشی.
_ اوه واقعا؟ تو یه پسر بدی هیونگ؟ با انگشتات خودتو امتحان کردی؟ اگه همچین چیزیو میخواستی، پس چرا زودتر بهم نگفتیش؟
جونگکوک گفت و جیمینو روی تخت پرت کرد. جیمین هم این بین فکر کرد شاید هیونگ صدا زدن جونگکوک وسط سکس هم قراره تبدیل به فانتزیش بشه.
جونگکوک سرشو توی گردن جیمین فرو برده بود و بوسههای خیسی روش میکاشت.. همین حین دستهای جیمین پایین رفت تا هودیشو از تنش دربیاره چون محض رضای گاد اون توی حالت عادی هم گرمایی بود چه برسه به الان که داشت اتیش میگرفت. اما بدن جونگکوک که روی تنش بود اجازه دراوردن لباسو نمیداد.
_ بزار کمکت کنم.
جونگکوک اروم زمزمه کرد و دستهاشو پایین برد تا لباس جیمینو از تنش درش بیاره. بعد دراوردن لباس نگاهش به تتوی جیمین خورد و چشمهاش برق زد. محسور شده انگشتشو کشید روش.. اون خالکوبی روی تن جیمینش خوب نشسته بود و فوقالعاده به نظر میرسید.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
(Damn chocolate)شکلات لعنتی
Hayran Kurguی فیک ریل لایف کوکمینه و همینطور اولین کارم امیدوارم خوشتون بیاد (درحال ویرایش)