جین با دیدن پسر که سخت توی اسکرین مقابلش غرق شده بود، لبخند پلیدی زد و با خم کردن خودش به جلو، آروم کنار گوش جونگکوک زمزمه کرد: داری چیکار میکنی؟
مکنه، ترسیده چشم غرهای به هیونگش رفت: آه هیونگ ترسوندیم!
جین خندههای مختص خودش رو به صدا درآورد. شنیدن اعتراف به ترس جونگکوک سرحالش کرده بود. اما نگاه پوکر و گستاخ پسر کوچیکتر، باعث جمع شدن خندهاش شد و کم کم حالت جدی به خودش گرفت.
کاملا یهویی چشم ریز کرد و حق به جانب پرسید: چرا ترسیدی؟ مگه داشتی پورن میدیدی؟
جونگکوک تلاش کرد تا کاملا سوسکی دکمه آف لپتاپ رو بزنه اما جین طی حرکت زیرکانهای، مچ دست پسر رو چنگ زد: هه.. میخواستی خاموشش کنی تا من چیزی نبینم؟ لازمه به جیمین بگم داری یه غلطایی میکنی! بده من اینو..
جونگکوک تقلا کرد تا لپتاپشو از دست هیونگش خارج کنه: هیوونگ لطفا اذی..
جین با خوندن متن سرچ نیور، به خنده افتاد و اینبار هم نگاه پوکر جونگکوک همراهیش میکرد: چگونه برای تولد، دوست دختر/دوست پسر خود را سوپرایز کنیم؟
+ یاا پسره خنگ..
جین گفت و همزمان با دستش موهای پسرو به هم ریخت. جونگکوک رنگ نگاهش رو ملتمس کرد اما قبل از اینکه بتونه جملهاش رو بیان کنه، جین پیشی گرفت: نگران نباش. قرار نیست چیزی به دوستپسرت بگم.چشم بست و نفس حبس شدشو بیرون فرستاد اما اون نفس لعنتی هنوز کامل بیرون نیومده بود که دوباره حبس شد، فقط برای جمله بعدی هیونگش: البته که شرط داره جونگکوکاا!
جین نگاه غضبناک پسر رو به جون خرید و لبخند زد. جونگکوک چشم بست" آروم باش! برای اینکه سوپرایزش کنی لازمه دهنتو ببندی". اجبارا زمزمه کرد: قبوله..
+ واااوو واقعااا؟ جونگکوکااا تو یه دونسنگ فوقالعادهای!!
دوست داشت فریاد بزنه اما فقط کنترل شده غرید: هیونگ! جوری رفتار نکن که انگار این تو نبودی که مجبورم کردی. چی میخوای؟
جین با شرارت و لبخند توی چشمهاش جواب داد: خب.. اول از همه باید تا یه ماه با من درست صحبت کنی پسر!
جونگکوک لبخند اجباریای روی لباش نشوند: اوکی قبوله. حالا میتونی بر..
جین دوتا از انگشتاشو اورد بالا: دوما..
کمی مکث کرد چون میخواست موبایلشو روشن کنه. بعد از پیدا کردن صفحه مورد نظرش گوشی رو به سمت جونگکوک گرفت: قبل اینکه بیام اتاقت این ست ورزشی رو.._خیلی خب هیونگ.. شماره کارت بده..
آه پولهای بی زبون جونگکوک..
بعد اینکه اونو برای جین سفارش دادن پسر بزرگتر چرخید سمت جونگکوک: یااا.. حالا میخوای چطوری سوپرایزش کنی؟
YOU ARE READING
(Damn chocolate)شکلات لعنتی
Fanfictionی فیک ریل لایف کوکمینه و همینطور اولین کارم امیدوارم خوشتون بیاد (درحال ویرایش)