تهیونگ بعد از راهیِ جیمین به یکی از اتاقها و گوش زد کردن بهش که مدتی استراحت کنه به پایین برگشت و مستقیم به پیش جونگکوک رفت.
«جونگکوک، جیمین خیلی ناراحت به نظر میرسید...»
جونگکوک هوفی کرد و کلافه دستی به پیشونیش کشید:
«یونگی هیونگ رو دوباره باهاش دید.»
تهیونگ در حالی که لیوانها رو پر میکرد پرسید:
«کیو؟ جیمین که درست و حسابی توضیح نمیده!»
کوک سرش رو بالا گرفت و حین صحبت به یونگی و جی سونگ خیره شد که در حال مکالمه با یکدیگر بودن:
«جی سونگ دختر عَمومه که یونگی هیونگ ازش خوشش میاد، قابل تشخیصه که جیمین شی بهش یه حسی داره و هر وقت اون دو تا رو با هم میبینه ناراحته. من چندین بار به هیونگم هشدار دادم که ازش دوری کنه ولی هر بار حرفمو نادیده میگیره.»
تهیونگ ابرویی بالا انداخت و به جونگکوک خیره شد:
«چرا بهش میگی ازش دوری کنه؟»
«خب میدونی؟ جی سونگ اونطور که به نظر میاد نیست، حتی اگر هم باهاش وارد رابطه بشه طولی نمیکشه که از هم جدا شن، اون هیچوقت دنبال یه رابطه بلند مدت نبوده و همیشه همه روابطش گذرا و کوتاه مدته اما یونگی هیونگ اینطور نیست، از همین الان هم مشخصه که اگه بخواد به جی سونگ پیشنهاد بده ازش انتظار یه رابطهای داره که پایدار باشه.»
تهیونگ سری تکون داد و جونگکوک اضافه کرد:
«و صد البته که جیمین شی همیشه چشمهاش دنبال هیونگه، این دردناکه که میبینم جیمین توی خودش میریزه و به کسی ابرازش نمیکنه.»
تهیونگ خواست حرفی بزنه که صدای خالهش رو شنید:
«اوه تهیونگی! چطوری عزیزم؟»
ته لبخند زد و جوابش رو داد:
«خیلی ممنونم خاله تو اینجا چیکار میکنی؟»
«مگه خالههای بیست و شش ساله نمیتونن مست کنن؟»
تهیونگ خندهای کرد و دست زن رو فشرد:
«البته که میتونی خاله، چی مینوشی؟»
جی وون نیشخندی زد و به جونگکوک نگاه کرد:
«ممنون ولی جونگکوک سفارشمو گرفت.»
تهیونگ به کوک نگاه کرد که برای احترام و تشکر از زن برای قدردانیش سرشو پایین آورد، تهیونگ دستشو پشت کمر جونگکوک گذاشت.
«خیلی خوبه که اینو میشنوم خاله، جونگکوک توی کارش پیشرفت کرده.»
جی وون که چشمش به کارهایی بود که انجام میده لحظهای چشمهاش رو از دست تهیونگ که روی کمر کوک بود گرفت و به صورت درخشانِ ته داد:
DU LIEST GERADE
𝖣𝗋𝗎𝗇𝗄 𝖯𝖺𝗋𝗍𝗇𝖾𝗋 ✔︎「TK」
Fanfiction[شریکِ مست] [تهیونگ، باریستای بزرگترین و کولترین بارِ سئوله و جونگکوک،اوه! اون پسر یه شیطونِ به تمام معناست! مطمئناً این پسر هر شب به اون بار میره نه؟ ولی ممکنه محض رضای خدا یه بار کارما کارش رو درست انجام بده و اونها رو به هم نزدیک کنه؟] 🍸≘...