•رنگ پریده•

47 13 39
                                    

Love of my life , Harry styles 🎵

__________________*__________________

بعد یک ساعت سکوت متیو صداش رو صاف میکنه و خواب رو از سر سایان میپرونه _دلم برای مامانبزرگم تنگ شده .

سایان دماغش رو به استخون شونه ی متیو میکشه و بیحال میگه_ به زودی میبینیش لاو .

_ اگه بفهمه بالاخره عشقم رو پیدا کردم خیلی خوشحال میشه .

سایان لبخند میزنه _ کاش میتونستم بیام ببینمش .

_یه روز میبرمت پیشش ، احتمالا بعد از کریسمس تو میتونی غیب و ظاهر شی پس راحت میتونیم بریم.

_ آره ...
ولی به این اشاره نمیکنه که نمیتونه فشار جسم یابی رو تحمل کنه

چهل و هشت ساعت ، علی رغم خواست اون دونفر به سرعت سپری میشه و سایان چمدونش رو که به نظرش خیلی سنگین شده محکم نگه داشته و به عمارت ملفوی نگاه میکنه ،

رین و خانواده ی ملفوی بالاخره از عمارت بیرون میان ، سایان حتی با دیدن نمای عمارت ملفوی بدنش یخ میکنه و ترجیح میده توی این هوای سرد بیرون منتظرشون بمونه ولی داخل نره ،

چشمای متیو لحظه ی خداحافظی توی ذهنش تداعی میشه ،

سعی میکنه به حرف متیو گوش بده و از همین لحظه به خودش قول میده بهش خوش بگذره ،

رین طول جاده ی عمارت رو طی میکنه و محکم سایان رو بغل میکنه _ حالت چطوره؟

_ خوبم ، تو خوبی؟

_ عالیم.

دریکو هم به جمعشان اضافه میشود.

_دریکو

دریکو سمتش میاد و کوتاه بغلش میکنه_ حالت چطوره سایان؟

_ خوبم تو حالت چطوره؟

_ اون حالش خوبه ، میس آندرسون .

لوسیوس اجازه ی جواب دادن رو به دریکو نمیده ،

سایان جلو میره و خیلی کوتاه با لوسیوس و نارسیسا دست میده و به رسم ادب میگه_ ممنون که دعوتم کردید .

لوسیوس سری تکون میده و نارسیسا سمت دروازه میره و از بینش عبور میکنه و طرف کالسکه میره _ هوا خیلی سرده ، بهتره زودتر سوار شیم .

سایان به غرور لوسیوس و نارسیسا عادت داره و حتی دیده که چقدر شکننده و ضعیفن مقابل پسرشون ولی حتی اون موقع هم غرورشون رو به طرز وقیحی حفظ میکنن ، اونا دریکو رو مثل شی با ارزشی نگهداری میکنن و رین کار سختی در پیش داره تا بدستش بیاره .

چمدون رو به کالسکه چی میده و کنار رین میشینه ، رو به روش لوسیوس و نارسیسا نشستن ،

خاطره ی خوبی از کالسکه سواری نداره ولی مجبور به سفر با این اتاقک چرخدار و پرندست ، کالسکه به دستور لوسیوس حرکت میکنه ، برای گذشتن از مرزهای کشور جادوگرها باید با وسیله ای سفر کنن یا رمز تاز و اجازه ی جسم یابی ندارن .

" Found In Moonlit Valleys "Where stories live. Discover now