2📽

3.3K 456 49
                                    

تهیونگ ۸ صبح با صدای آلارمش بیدار شد

با چشمای نیمه بازش روی میز کنار تخت دنبال گوشیش گشت



با چشمای نیمه بازش روی میز کنار تخت دنبال گوشیش گشت

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.


اتاق تهیونگ








با برداشتن گوشی متوجه شد این آلارمش نبوده بلکه نامجون بوده که رگباری زنگ میزده،جواب داد:

_هومم؟

&تهیونگ این چه صداییه؟هنوز خوابی؟بیست بار زنگ زدم لامصب

_چی شده نامجون؟

&تا کمتر از نیم ساعت دیگه باید دفتر جانگ باشیم با جانگ هوسوک و جئون جونگکوک  جلسه داریم

تهیونگ مثل برق گرفته ها از جا پرید و ضربه ی محکمی رو پیشونیش زد

_وای بدبخت شدیم

&قطع میکنم پاشو آماده شو

تهیونگ بعد از قطع کردن گوشی اونو روی تخت پرت کرد و خودش شیرجه زد تو حموم
دوش کوتاهی گرفت و مسواک زد
بعد بدون هیچ حوله ای اومد بیرون،بهرحال که کسی خونه نبود

موهاشو فرق کج باز کرد و با سشوار خشک کرد
باکسر و شلوار جین مشکی رنگی از کمدش برداشت و پوشید
بعد با یه سویشرت نازک زیپ دار مشکی تیپشو تکمیل کرد
روی گردنش ادکلن تلخ مخصوصشو زد و با تافت حالت موهاشو تثبیت کرد
در نهایت با بالم لب تیره رنگی که معمولا موقع عکسبرداری ازش استفاده میکرد آماده شدنش تموم شد

جونگکوک بزرگترین رقیبش بود و نمیخواست هیچ جوره کم بیاره

جونگکوک بزرگترین رقیبش بود و نمیخواست هیچ جوره کم بیاره

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.











جونگکوک و جین توی دفتر هوسوک منتظر بودن و جونگکوک بیش از حد استرس داشت
اون کارگردان بیش فعالم اصلا سرجاش بند نمیشد و اعصاب جونگکوک خط خطی شده بود

unexpected love     / کامل شده/Место, где живут истории. Откройте их для себя