5📽

2.9K 416 12
                                    

۷ صبح توی کلاسی که هوسوک اجاره کرده بود جمع شده بودن
جونگکوک دقیقا یاد دوران تحصیلش می افتاد
۷ صبح بین این صندلیای فاکی...

#جونگکوک

+چیه؟

#از تهیونگ بپرس نامجون نمیاد؟

+اونو چکار داری؟

#حوصلم سر رفته خب

+مگه نامجون وسیله ی سرگرمیه؟

#خب حالا تو بپرس

+نمیپرسم،اگه خیلی برات مهمه خودت بپرس

#خر

€خب بچه ها،بیاین شروع کنیم،لیسا؟

=تهیونگ شی جونگکوک شی تشریف بیارین برای گریم

تهیونگ فهمید اون دختر خوشگل که اسمش لیساست میکاپ آرتیستشونه

روی صندلیای چوبی مدرسه نشستن و لیسا گریم سبکی رو صورتشون پیاده کرد

جیمین به هوسوک زنگ زد

€کجایی هوسوک همه منتظرن
.
.
.
.
€اوکی

هوسوک با دوازده نفر از بچه های کمپانی رسید

£عه اومدن

€چه عجب

یکی از دخترا پرسید:

$ما کاری لازم نیست بکنیم؟

¥نه شما فقط رو صندلیا بشینین و هر وقت اشاره کردم کسایی که مشخص کردم دیالوگشونو بگن

.
.
.
.


تهیونگ مثل یه استاد واقعی وارد کلاس شد
کت شلوار مشکی و عینک ظریف روی چشماش بدجور بهش میومدن
جونگکوک با استرس گوشه لبشو میجوید

سکانس ها بدون مشکل ظبط شد تا به سکانس تهیونگ و جونگکوک رسید
اسماشون توی فیلم آقای پارک(تهیونگ) و لی چانبین (جونگکوک )بود

_خب،برای این جلسه کافیه،چانبین بمون آخر کلاس کارت دارم

+بله استاد

بقیه وسایلشونو جمع کردن و رفتن و جونگکوک کنار میز تهیونگ رفت

+با من کاری داشتید؟

_بله،لی چانبین، تو بهترین شاگرد من هستی و من اسم تو رو برای المپیاد رد کردم

+چی؟

_گفتم اسمتو برای المپیاد رد کردم چانبین،سطح تو از این کلاس خیلی بالاتره و

¥کات،چرا انقد مصنوعی بازی میکنین؟کول و راحت رفتار کنین،مثل قبل

_ببخشید

¥عیب نداره، از سطح تو برو،صدا دوربین حرکت

_سطح تو از این کلاس خیلی بالاتره و مطالبی که برای این کلاس میگم به درد المپیادت نمیخوره

unexpected love     / کامل شده/Donde viven las historias. Descúbrelo ahora