10📽

2.7K 391 25
                                    

&انقد بچه نباش تهیونگ

_بچه؟نامجون کار جونگکوک یه شوخی بچگانه بود به نظرت؟چه تضمینی هست که دوباره از این غلطا نکنه؟

&نمیکنه من تضمین میکنم،دیدی که مسئولیت کارشو قبول کرد و الانم کلی هیت پشتشه

_برام مهم نیست نامجون






بقیه همچنان تو کمپانی نشسته بودن و تنها کسی که اصلا ناراحت نبود هوسوک بود

€هوسوک یه فکری بکن

¥ متن قراردادو خوندین؟

£کودوم قرارداد؟

¥قرارداد همکاریمون با تهیونگ و جونگکوک دیگه

€خب که چی؟

¥تو متن قرارداد نوشته بعد از امضا کردن تا پایان کار شخص حق نداره زیرش بزنه،تهیونگ از نظر قانونی بازیگر ماست

#ایولللل برم به جونگکوک بگم خوشحال شه

جین با عجله از جاش بلند شد و به سمت بیرون پرواز کرد

جونگکوک به دیوار تکیه داده بود و سیگار میکشید

#هی جونگکوک،جونگکوک؟سیگار میکشی؟دیگه زدی به سیم آخر؟

جونگکوک لبخند تلخی زد

+من دیگه آب از سرم گذشته جین،تهیونگ راضی نمیشه

#نگذشته!تو قرارداتون نوشته شده تا پایان کار کسی حق نداره کنار بکشه

+جدی میگی؟

#آره جونگکوک نجات پیدا کردیم

جین و جونگکوک همدیگه رو بغل کردن و بالاپایین پریدن

با سروصداشون توجه تهیونگ و نامجون بهشون جلب شد

نامجون با دیدن جین لبخند زد

_نیشتو ببند پسره ی ضایع

نامجون خودشو جمع کرد

&بریم بالا دیگه

_من حرفم یکیه نامجون

&حالا بیا بریم بالا

دستشو گرفت و دنبال خودش کشید

دکمه آسانسورو زد که بیاد پایین

#صبر کنین مام بیایم

جین و جونگکوک خودشونو به تهیونگ و نامجون رسوندن
تهیونگ چشماشو تو حدقه چرخوند

همگی سوار آسانسور شدن
جونگکوک نگاهش به تهیونگی افتاد که بدجوری خودشو گرفته بود
خندش گرفت
تهیونگ هنوز نمیدونست مخالفتش هیچ تاثیری نداره نه؟

_میتونم دلیل اون خنده ی مضحکتو بدونم؟

+بریم بالا میفهمی

.
.
.

unexpected love     / کامل شده/حيث تعيش القصص. اكتشف الآن