€الو تهیونگ؟
_چی شده جیمین
€چیزی نشده،به مناسبت انتشار موفقیت امیز قسمت اول امشب شام میریم بیرون،به جونگکوکم خبر بده
_خودت زنگ بزن بهش
€چرا؟باز دعوا کردین؟
_نخیر،آقا خواهر دسته گلمو گرفت
€پشمااام واقعا؟
_شوخی دارم باهات؟
€پس به جفتشون بگو بیان،بای
.
.
.تهیونگ برگشت خونه و قبل برگشتن هزار بار با صدای بلند سلام کرد که یه وقت صحنه ی ناجوری از خواهرش و جونگکوک نبینه
+تهیونگ چته؟چند بار سلام میدی؟
_عه جونگکوک اینجایی؟جنی چی شد؟
+اوکی داد،مرسی تهیونگ،جبران میکنم
_جبران تو رو نخواستم،امشب شام با بچه ها میریم بیرون،با جنی بیاین
+بیا با هم بریم دیگه
_من خودم جدا میرم،بیاین
با لحن محکمی گفت و خودشو روی کاناپه پرت کرد
جونگکوک شونه ای بالا انداخت و رفت کنارش نشست
_کجاست جنی؟
+حموم
چشمای تهیونگ گرد شد
_وایستا دو ساعت از اعترافتون بگذره حداقل،هول بدبخت
+نه نه اونجوری که فکر میکنی نیست
_چجوریه پس؟
+فقط میخواست دوش بگیره
.
.
.همشون دور میز گرد رستوران سنتی جمع شده بودن و روی زمینش نشسته بودن(از این رستورانا که میزای کوتاه داره باید رو زمین بشینی)
¥خببب امشب به مناسبت انتشار اولین قسمت اینجاییم،هر چقد دوس دارین بخورین،مهمون من
همه هووو کشیدن
£جونگکوک اینترنتو دیدی؟با همین یه قسمت ورق برگشته
+واقعا؟مردم چقد بی ثباتن
#بچه ها حالا که اینجاییم من میخواستم یه چیزی بگم
دست نامجونو گرفت و قفل شده توی دست خودش روی میز گذاشت
همه در سکوت منتظر بودن#من و نامجون قرار میزاریم
یهو ابجو پرید تو گلوی لیسا و جنی محکم پشتش زد
٪چی شدی؟
=فقط تعجب کردم
¥هی تبریک میگم،واقعا بهم میاین
+جین من الان باید بفهمم؟
&خودمونم خیلی وقت نیست فهمیدیم جونگکوک
€خیلی مبارکه،اولین کاپل جمعمون
_یکی دیگه م داریم
جنی با ابروهاش اشاره میکرد تهیونگ چیزی نگه ولی تهیونگ خنگ تر از این حرفا بود
£شما از کجا فهمیدین من و جیمین تقریبا رو هم کراش داریم؟
یهو جمع توی سکوت فرو رفت
جیمین تقریبا زیر میز رفته بود و یونگی با قیافه گیجش همچنان به افراد شوکه تو جمع نگاه میکردتهیونگ با صدای ضعیفی گفت:
_منظور من شما نبودین
£چی؟پس...او شت...جیمین بیا بالا لو رفتیم
جیمین از همون پایین رون پای یونگی رو بیشگون محکمی گرفت
هوسوک مشروبارو توی لیوان ریخت و همه برداشتن
¥پس به سلامتی کاپلاموووون
.
.
.&امشب میای خونه من؟
#بیام؟
&بیای؟
هر دو هول شده بودن و دلیلشم اتفاقی بود که قرار بود برای اولین بار بینشون بیوفته
#نامجون!
&آره،خب،ینی...اگه بیای خوب میشه
سوار ماشین نامجون شدن و نشستن
دست آزاد نامجون بین راه روی رون ورزیده ی جین میچرخیدجین استرس داشت و پوست لبشو میکند ،
لازم بود بگه باکره ست و هیچی بلد نیست؟.
.
.بقیه همچنان توی رستوران نشسته بودن و همشون در مست ترین حالت ممکن به سر میبردن
جنی به لیسا تکیه داده بود و کنار گوشش چرت و پرت میگفت
یونگی و جیمین و هوسوک ردیفی مثل دومینو روی هم افتاده بودن
و تهیونگ و کوکی
ناپدید شده بودن...!خوابم میاد
ببخشید کم بود
برای پارت بعد،اسمات نامجین میخواین آیا؟
و تهکوکم که ناپدید شدن...😁ووت و کامنت یادتون نره
امروز ظهر پارت بعد آپ میشه
دوستون دارم💚💜💚💜
BẠN ĐANG ĐỌC
unexpected love / کامل شده/
Lãng mạnکیم تهیونگ و جئون جونگکوک دو بازیگر مطرح کره و دو رقیب ،انتخاب میشن که توی یک سریال نقش پارتنر رو ایفا کنن... main couple:taekook sub couple:? genre:romance,smut,happy end