+من کاملا دیوونه ت شدم کیم تهیونگ
تهیونگ چند ثانیه تو چشمای جونگکوک خیره شد و بعد با خجالت سرشو به کتف جونگکوک تکیه داد
بازوهاشو با دوتا دستش گرفت و در همون حالت به حرف اومد:_پس دوسم داری؟
+اوهوم،نگفتی با کسایی که دوست دارن ولی تو دوسشون نداری چطوری برخورد میکنی؟خیلی دلشونو میشکنی؟
تهیونگ سرشو بالا آورد و نگاه ذوق زده اش رو به جونگکوک داد
_آره،همون اول میرینم بهشون،بدون هیچ رحمی
جونگکوک با ترس آب دهنشو قورت داد
_ولی...
+ولی؟
_این تبصره شامل حال تو نمیشه جئون جونگکوک،چون من خیلی وقته درگیر توعم
جونگکوک لبخند ذوق زده ای زد و با شیطنت پرسید:
+و این یعنی چی؟
_چی میخوای بشنوی خرگوش؟
+دوسم داری؟
تهیونگ تو چشمای جونگکوک نگاه کرد
از خنده های ذوق زده شون حالا فقط دو تا لبخند زیبا باقی مونده بود_خیلی وقته
+واقعا؟
_اوهوم، قبل از اینکه حتی از نزدیک ببینمت
جونگکوک از این بیشتر متعجب نمیشد
_برات سوال نشد چرا همه ی سریالاتو دنبال کردم؟
+تو...مگه اصن استریت نیستی؟
_مگه همه چی کشش جنسیه؟حس من به تو یه حس برادرانه ست
جونگکوک نگاه شیطنت آمیز تهیونگو ندید و با ناراحتی سرشو پایین انداخت
+ولی...ولی...
_ولی چی خرگوش؟
تهیونگ سرشو جلو برد و بوسه ی سریعی رو لبای جونگکوک کاشت
_داشتم سر به سرت میزاشتم،خب من استریتم...تو تنها پسری هستی که غرایز منو درگیر میکنه
_بریم بشینیم؟
جونگکوک سرشو تکون داد و رفتن تو اتاق و روی تخت نشستن
+تهیونگی
_جونم؟
قلب جونگکوک ریخت
این ساید تهیونگ براش زیادی بود+تو هنوز جمله ی" دوست دارمو" نگفتی
تهیونگ سرشو جلو برد و گونه ی جونگکوکو بوسید
_دوست دارم
گونه ی دیگه اش...
_خیلی دوست دارم
پیشونیش...
_دوست دارم جونگکوک
و لباش...
لباشون روی هم فرود اومد
تهیونگ لب بالایی جونگکوکو مک زد و جونگکوک لب پایین تهیونگو
تهیونگ لب پایین جونگکوکو توی دهنش کشید و زبونشو وارد دهن جونگکوک کرد
نقطه به نقطه ی دهنشو فتح کرد و اجازه داد زبون جونگکوک وارد دهنش بشه
زبوناشون روی هم میلغزید و زبون جونگکوک توی دهن تهیونگ میچرخید
بعد از چند دقیقه از اون بوسه ی هات و خشن فقط بوسه های ریز و سبکی باقی مونده بود
تهیونگ سرشو جای گوش جونگکوک برد و زمزمه کرد:_عاشقتم جئون جونگکوک
.
.
.#میدونم ولی اون حق نداشت اینجوری بیرونم کنه
&سخت نگیر جین،حتما عصبانی بوده،خودش برمیگرده پیشت
#نامجون
&هوم؟
#من خیلی ناراحتم،خیلی خیلی ناراحتماا،تا وقتیم که مرغ و سوجو مهمونم نکنی ناراحت میمونم،هر چی بگی جین،عزیزم،ناراحت نباش،اصلا تاثیر نداره
جمله ی نامجونو با صدای کلفتی تقلید کرد که باعث خنده ش شد
&جین،لازم نیست برای مرغ و سوجو اینکارارو بکنی
.
.
.€هوسوک ،یونگی میگه قسمت ۳ آماده ست
¥خوبه،فردا ساعت ۴ منتشر کن
£اوکی
€به نظرتون نریم بهشون سر بزنیم؟
¥الان هر کی بره رفته تو قفس ببر،پاره بر میگرده
£نه داداش فکر نکنم،الان حتما با هم اوکی شدن
€به نظر من حتی خیلی اوکی شدن
¥گوشیاشونو گرفتین؟
£آره دست منه
.
.
._جونگکوک تو گوشی داری؟
+نه بابا گرفتن
_خدایا گیر چه روانیایی افتادیم...
+بیا بخوابیم
سر تهیونگ با شدت بالا اومد
_چ...چی؟
+اون خوابیدن نه منحرف،میگم ۵ صبح پا شدیم،کاریم نداریم انجام بدیم،بگیریم بخوابیم
_عاها...اوکی
هر کودوم یه طرف تخت رفتن و با دور ترین فاصله از هم پشت به هم خوابیدن
+تهیونگ
_هوممم؟
+میگم ما مگه الان با هم نیستیم؟
_چ...چرا
+پس این چه وضعشه؟
به سمت هم برگشتن
جونگکوک تهیونگو تو بغلش کشید و تهیونگم متقابلا بغلش کردجونگکوک بوسه ای رو سر تهیونگ گذاشت و با وجود تپش های بلند قلباشون به خواب رفتن...
از اونجایی که خودمم خوابم میاد همینجا این پارتو تموم میکنم
ببخشید کم بود
ووت و کامنت یادتون نره💜💚💜💚
ŞİMDİ OKUDUĞUN
unexpected love / کامل شده/
Romantizmکیم تهیونگ و جئون جونگکوک دو بازیگر مطرح کره و دو رقیب ،انتخاب میشن که توی یک سریال نقش پارتنر رو ایفا کنن... main couple:taekook sub couple:? genre:romance,smut,happy end