های
خب اینم هدیه تولدت با یه تاخیر طولانی HeraPark26
ببخشید سر نوشتنش یکم احساساتم قر و قاطی شد و یکم خود در گیری داشتم سر آپ کردنش...
میدونم کادو تولد باید شاد باشه و نه انگست
ولی این چیزی بود که مغزم وادارم کرد بنویسمش...____________________________________
نامه ای به تویی که هیچ وقت قرار نیست بخوانیش...
زندگی خیلی ترسناک است
اتفاق هایی لحظه به لحظه برایم می افتد که ذره ذره به کارما اعتقاد پیدا میکنم
ولی
مگر کارما همان نبود که تقاص کاری را که کردی پس میدهد
پس چرا کارمای زندگی من فرق میکند؟
انقدر ادمی بدی بودم که کارمایم زندگی کردن دوباره تک تک خاطره هایت است؟
انقدر به قلبت آسیب رساندم که کارمایم شکستن قلبم مثل یک آینه و هزار تیکه شدنش است؟
فقط بهم بگو ای عزیز کرده جانم
کجای لحظات تلخ و شیرینمان نا خواسته قلب کوچکت را رنجاندم و چشم های کهکشانیت را خیس کردم که الان کارما با تکرار تمام لحظات کنار تو قلبم را میرنجاند و در چشم هایم سیل عظیمی بر پا میکند؟
فقط میخواهم بدانم کارما چطور آدمی کاملا شبیه تو را جلویم قرار میدهد و رشته سرنوشتم را به ان گره میزند
چطور میتواند کتاب مورد علاقه اش همان کتابی باشد که همیشه به جای راحتش بین انگشتانت حسرت میخوردم و خط به خط جمله هایش ورد زبانت بود
کارما پیکاسو ای مخفی در نزدیکی اش دارد که اینگونه و بدون هیچ تفاوت و تناقضی لبخندت را روی لب هایش نقاشی کرده؟
کارما ویکتور هوگویی را دارد که تک تک جمله هایت را در کتاب مغزش نوشته و رو صفحه زبانش بازش کرده ؟
عطر هایتان را از کدام یک از مغازه های کهکشان خریدید که اوهم دقیقا بوی تو را میدهد؟
چطور میتواند برق چشم هایش وقتی من را نگاه میکند دقیقا مثل زمانی باشد که چشم برداشتن از من برایت سخت بود
آنقدر شبیه اید که گاهی فکر میکنم یکی از هزاران راز هایی که کلید قفلش را به من ندادی این بود که خواهر دوقلو ای داری...
چطور....
فقط بگو چطور میتواند مثل تو در بدترین شرایطم اغوشش را به من هدیه دهد و دقیقا مانند تو قبل از رسیدن عقربه های ساعت به جای اولشان تنهایم بگذارد و برای همیشه برود
اینبار کارما.. خودت را.. قُلَت را و حتی تمام خاطره هایت را از من گرفت
حتی دیگر به یاد ندارم گرمای اغوشت چه حسی داشت...
____________________________
همیشه خوب باش و خوب بزرگ شو دخترکم(:💜
VOCÊ ESTÁ LENDO
jimin's story(๑•ᴗ•๑)♡
Fanficوانشات بوکᰔ میخوام واردتون کنم به دنیای جیمینی.... دنیایی که پر از پشمک و مارشمالو و موچیه ولی توش شکلات تلخ و قهوه اسپرسو هم پیدا میشه دنیای که توش پر اتفاقات کیوت و صافته که اکلیلیتون میکنه ولی توش ناراحتی و اشک ریختن هم پیدا میشه... خب یه بوک...