رو به رو یه در آهنی مشکی بزرگ بود، با ریموتی که پدر سهون زد در باز شد و وارد شدن... حیاط پر از درختای تزئینی بود. ناخودآگاه شیشه ماشینو پایین داد. بوی سبزه اولین چیزی بود که به مشامش رسید... اما لحظه بعد عطسه‌اش گرفت... هنوز نفس نگرفته بود که چند بار دیگه هم بعدش عطسه کرد...
+ هی چان، خوبی؟!
چانیول حتی فرصت جواب دادنو نداشت... ماشین ایستاد و پدر سهون سمتش برگشت:
& چانیول، چی شده؟!
- ن... نمیدو...
و دوباره عطسه کرد و حتی فرصت نکرد جملشو کامل کنه
& سهون پیاده شین بریم تو سریع...
از ماشین سریع پیاده شدن و وارد ساختمون که شدن، همزمان که چان عطسه میکرد صدای زیبای مادر سهون اومد:
* بالاخره اومدین...
& بالاخره از دست غر زدنات راحت شدم... زود بیا
* دارم میام ولی.... عزیزم، خوبی؟! چیشده؟!
- س...سلام
دوباره عطسه کرد... از شدت عطسه صورتش قرمز شده بود و کلافه بود.
- نمیدونم، یهو... اینطوری شدم...
مادر سهون دست چانو گرفت و کشیدش و چان هیچ توانی برای تعجب کردن نداشت... یعنی ازش ممنون بود که میخواد یه کاری براش انجام بده و مثل اون دوتا که فقط نگاش میکردن نبود... چون اگر کسی کمکش نمیکرد تا فردا عطسه میکرد!
بردش تو آشپزخونه و بعد گشتن کشو، یه قرص درآورد و با یه لیوان آب داد دستش داد...
* سریع بخورش...
& چیه اون؟!
مادرش بی توجه به سوال پدر سهون به چان خیره شده بود و قرص خوردن چانو تماشا میکرد... وقتی قرصو خورد لیوانو از دست چانیولو گرفت و صندلی میز ناهارخوری رو عقب کشید و چانو نشوند روش و خودشم عقب‌تر ایستاد و کمرشو کمی نوازش کرد تا نفسش سرجاش بیاد. سهونم کنار مادرش قرار گرفت و نگران چانو تماشا کرد تا ببینه بالاخره عطسه های یهوییش قطع میشه یا نه.
یک دقیقه طول نکشید که عطسه‌های چان تموم شد و صورت سرخشو بیحال روی ساعد دستش، روی میز گذاشت... گلوش درد گرفته بود و چندتا نفس راحت لازم داشت.
* بهتری؟
سرشو بلند کرد و لبخند معذبی زد:
- عا بله. من اصلا نمیدونم این چی بود یهو؟! ببخشید، معذرت می‌خوام اولین دیدارمون نباید...
دست مادر سهون روی دستای چان نشست و با لبخند گفت:
* هیچ کدوم مهم نیس... سرت درد نگرفته که؟!
نگاهی به چشمای مهربون مادرانه ای انداخت که چندین سال از اخرین باری که شبیهشو دیده بود، گذشته بود...
YOU ARE READING
Magician | شعبده باز
Random🌀فیک : شعبده باز 🌀کاپل های اصلی : چانبک ، کریسهو ، کایسو ، هونهان 🌀ژانر : فانتزی، کمدی، اسمات ، فلاف، انگست، روزمره، اکشن، سوپر نچرال 🌀تایم آپ : هفتگی 🌀نویسنده : حناسا 🌀وضعیت : در حال آپ 🌀هپی اند پارت اول مقدمه مجیشنه...اونو بخونید تا از محتو...
