Part.4

785 160 105
                                    

های گایز🥂

من اینجام با یه پارت دیگه🤝

امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا ووت و کامنت یادتون نره.💕

●○●○●○●○

بی‌حوصله به تخت بزرگ سلطنتیش تکیه داده بود و طبق روال همیشه به اخبار جنگ گوش میداد.
با پرحرفی بیش از حد سرباز زانو زده پایین پاش، کلافه نفسش رو بیرون داد و با حرکت دادن انگشتای دست راستش صدای اون سرباز رو قطع کرد.

درواقع برای همیشه قطع کرد و کشتش!

از روی صندلی بلند شد و ساکت شدن وزراش از ترس باعث رضایتش بود. آمار شروع جنگ‌هاش به اضافه تلفات اونا بعد از بار آخری که ملونا رو ترک کرده بود، بالا رفته بود و کسی جرئت اعتراض نداشت.

زی_حوصله شنیدن اخبار بیهوده جنگ رو ندارم، فقط و فقط خبر پیروزیمونو برام بیارید!

_هرچی شما بگید سرورم.

کلاه شنلش رو از روی سرش انداخت و قدماش رو سمت اتاقش برداشت. طبق زندگی یک نواخت هر روزش، وقت استراحت رسیده بود و سربازای قصر هم به مرخصی کوتاهشون میرفتن.

با وارد شدن به اتاقش، مستقیم سمت تخت حرکت کرد و بی توجه به آداب سلطنتی و اشرافی خودش رو روی تخت انداخت. بدنش تشنه ی بوی سکس بود و حتما امشب مهمونی ای رو ترتیب می‌داد.

یک ماه تمام از ترک ملونا و دیدن لیام می‌گذشت و می‌تونست بگه دلش تنگ شده بود.
برای اولین بار در تمام زندگیش دلش برای چیزی جز سکس و کشتن تنگ شده بود و این آزارش میداد.

بدن نرم و سفید لیام و جوری که با صدای مردونش براش ناله میکرد، یک لحظه‌ هم از یادش نمی‌رفت و باعث می‌شد عطشش نسبت به اون پسر بیشتر بشه!

پلکای خمار شده از خستگیش رو روی‌ هم گذاشت و به امید دیدن رویای اون مرد به خواب عمیقی فرو رفت.

نفس عمیقی کشید و سعی کرد با نزدیک شدن به مرزهای ویزارد، آرامشش رو حفظ کنه. تعداد عواملی که فکرش رو بهم می‌ریختن اینقدر زیاد بودن که حتی نمی‌تونست اونا رو بشماره!

......

با دیدن مرزبان‌های ویزارد که سه تاشون دورتر از اسبش و دوتاشون نزدیک اون توقف کردن و مانعش شدن، کلاه شنلش رو عقب داد و چهرش رو نمایان کرد. سربازها با دیدن پادشاه ملونا به سرعت تعظیم کردن و یکی از اون‌ها بعد از خوش‌آمد گویی گفت:

_باید ورودتون رو به شاه مالیک اطلاع بدیم. لطفا چند لحظه منتظر بمونید.

بلافاصله تعظیم بلندبالایی کرد و با سرعت خودش رو به پیک قصر که برای مواقع ضروری و مهم توی کلبه مرزبان ها بود رسوند.

Black dreamTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang