یادداشت ۷

10 2 0
                                    

دلیل اینکه "روزنه" صدات میکنم،اینه که تو برای من، مثل یه زخم عمیق روی قلبم بودی؛ عمیق ترینش. سالها بهم درد دادی.
بدون اینکه بدونی،با هر چیز جزئی و کلی ای که نشونه تو بود زخمم رو دردناک تر می‌کردی. این درد که یواشکی دوستت داشتم، ولی تو حتی به عنوان یه دوست من رو نمی‌دیدی زیاد بود.
زخمم درد داشت و خون زیادی ازش
می‌ریخت،ولی تهش،با پایانی که باهات داشتم-اگر بشه اسمش رو پایان گذاشت،با وجودی که آغازی براش نبود-،این زخم به همون روزنه نورانی ای تبدیل شد که تموم رنج این مسیر رو از بین برد و کاری کرد بفهمم این پایان،ارزش این مسیر طولانیِ پر از درد رو داشته، حتی ارزش دردای کوچیکی که الان می‌کشم رو هم داره.
تو الان اون روزنه ای هستی که باعث رشدم و تابیدن نور بهم شده.
حسم بهت خیلی عمیق تر و با معنا تر از این بوده و هست که "کراش" صدات کنم، اما "روزنه" کاملا برازنده توعه. بزرگترین زخمی که به بزرگترین منبع نورم تبدیل شده!

پی‌نوشت: الان احتمالا منظور از "روزنه نورم" رو کاملا متوجه میشین.

#برای_روزنه_نورم

پی‌نوشت۲: عکسی که ملاحضه می‌فرمایید رو چهار سال پیش گرفتم و اتفاقا بابتش از سمت "روزنه" مورد تحسین واقع شدم.
اما در طول این چهار سال یه سری اتفاق هم در این مسیر افتاد که انگار همه نشونه ها،از همون اول تا این اواخر، به هم مرتبط میشد.
برای همین ، این پنجره های نورانی ای که به سان روزنه نور هستند،بسیار پرمعنا تر از یه عکس تحسین شده از سمت "روزنه" می‌باشند‌.

@THEFREEDOMPRISON

یادداشت هاWhere stories live. Discover now