17

240 48 1
                                    

"پس ما به این نتیجه رسیدیم که کارهای شکسپير بیشتر با فیزیک درآمیخته شده"نامجون شوخی کرد که باعث شد کل کلاس بخنده،بعد زنگ کلاس زده شد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

"پس ما به این نتیجه رسیدیم که کارهای شکسپير بیشتر با فیزیک درآمیخته شده"
نامجون شوخی کرد که باعث شد کل کلاس بخنده،بعد زنگ کلاس زده شد.

"خیلی خُب،بچه ها ازتون میخوام یه گزارش از 'اوتللو'ی شکسپیر تهیه کنید و خواهش میکنم یادتون باشه اسمتون رو روش بنویسید،منظورم با توئه سَم"
جونگ کوک با یه لبخند بزرگ روی صورتش سمت میز نامجون اومد.

"آقای کیم،من فقط میخواستم از بابت نمره ازتون تشکر کنم"
اون گفت.

"اصلاً حرفش رو هم نزن،فقط همینطور به کارت ادامه بده"
نامجون تشویقش کرد.

"فهمیدم،اوه و در ضمن،برادرم بهم گفت این رو به عنوان تشکر بهتون بدم"
جونگ کوک گفت و سراغ کیفش رفت،یه بنتو باکس* زرد رنگ در آورد و دست نامجون داد.

*ظرف غذای آسیایی که در بیشتر رستوران‌های سنتی هم پیدا میشه*

Bento Box👇🏻

اوه نه نمیتونم قبولش کنم کوک"نامجون گفت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


اوه نه نمیتونم قبولش کنم کوک"
نامجون گفت.

"لطفاً استاد،اگه قبول نکنید قلب برادرم رو میشکنید"
جونگ کوک لب و لوچه آویزون کرد.نامجون آه کشید و بنتو رو گرفت.

"به جین هیونگ بگو ازش تشکر کردم"
اون گفت.

"اوه،جین هیونگ...نمیدونستم شماها با اسم کوچیک همدیگه رو صدا میزنید"
جونگ کوک سربسرش گذاشت.

"گم شو برو بیرون"
نامجون زیر لب گفت و یه پاک کن سمت پسر جوون‌تر پرتاب کرد.

"خیلی خُب بعداً میبینمت آقای کیم"
جونگ کوک پیش از اینکه مستقیم سمت راهرو بره گفت.نامجون چشم براش چرخوند بعد نگاهی به بنتو باکس کرد و لبخند زد.اون جعبه رو باز کرد و یه یادداشت کوچیک از زیر درش پایین افتاد.اون یادداشت رو برداشت و خوند...

Honeybees & Butterflies(Book One)Where stories live. Discover now