part1

167 38 21
                                    

 خانواده ی روتشیلد (rothschild) از زمان مایر امشل  (mayer amschel rothschild ) شروع شده . او در یکی از محله های سطح پایین بزرگ میشود ، علاوه بر بد شانسی های دیگرش در دوازده سالگی پدر و مادرش  بر اثر ابله میمیرند . بعد از ان به ناچار به دنبال کار میگردد و یه کار در بانک پیدا میکند ، از همان موقع عاشق شغل بانک داری شد و همین انگیزه شد که در مورد سکه های قدیمی ، قیمتی و گرانبها تحقیق کند و موفق هم شد و فرق سکه های بی ارزش و قیمتی هم متوجه شد .

 با همان حقوق کم اش به بازارچه ها میرفت و سکه میخرید ، سکه هایی که میدانست خیلی ارزش بیشتری دارند . در همون سنین کودکی هوش سیاست داشت و راه پول در اوردن را پیدا کرده بود .

 بعد از انکه بزرگتر شد و یکم اوضاع مالی اش بهتر شد ازدواج کرد و صاحب ۱۰ تا فرزند شد که پنج تایشان پسر بودند . این مرد تجارت را در سال ۱۷۶۰ شروع کرد و پولدار ترین خانواده ی دنیا را پایه گذاری کرد . 

برای همین ۵ تا پسرش در ۵ تا مرکز بزرگ اروپا بانک دار شده بودند .  پسر های مایر به قدری پول داشتند که دولت ها از اون ها وام میگرفتند به خصوص برای جنگ و همین باعث شد که پسران این خانواده را از میلیاردر تبدیل به امپراتوری کرد . 

یکی از دلایل به قدرت رسیدن این خانواده یکی از ان پنج پسر مایرهه ، "نیتین مایر ". او هم مغزی سیاست مدار داشته و باعث پیشرفت این خاندان شد . 

ان دوران ، دوران انقلاب صنعتی بود و تمام صنعتگرها در اروپا به پول نیاز داشتند و بانک روتشیلد ، این پول را در اختیار صنعت گر ها میگذاشته . از انجایی که هوش سیاست داشته به خانواده ی روتشیلد گفت که به انگلیس بروَند چون در این انقلاب در انگلیس توانایی رشد بهتری پیدا میکردند و کمپانی و خانواده را از آلمان به انگلیس برد.

وقتی به انگلستان رسیدند یک بانک به اسم" NM Rothschild & sons Itd "زدند  و از همان جا ان بانک جنبه ی بین المللی پیدا کرد و در تمام دنیا در هر جایی که دولت تایید میکرد سرمایه گذاری میکرد و همین طور به ثروتشون اضافه می شد . 

نیتن هم هفت پسر داشت که از کودکی در بانک های او کار میکردند . 

مایر وقتی داشت از دنیا میرفت وصیت کرد که هیچ کس حق ازدواج خارج از خانواده رو نداره و این پول نباید از دایره ی این خانواده خارج بشه . انها با هیچ کس در خارج از خانواده وصلت نمیکنند. اما در یکی از سفر های چند نفر از پسر های نیتن به فرانسه ، دوتا از پسر ها عاشق دو دختر زیبای چینی که دختر یکی از شرکای انها بود شدند و همون جا بهرشان را شکستند و با انها ازدواج کردند . 

نیتن وقتی که فهمید به شدت عصبانی شد اما در حقیقت اون علاقه ی بسیاری به پسر هایش داشت پس تصمیم گرفت که ان ها را ببخشد ولی با ان ها عهد کرد که نباید کسی متوجه این موضوع بشود و یک ازدواج با دوتا از دختر های برادرانش برگزار میکند ، ان دو دیدند که این بهترین راهه و به سختی قبول کردند . 

ROTHSCHILDS Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang